بدترين هاي فوتبال جهان در سال 2010
برخلاف همه وب سايتها و نشريات معرف ورزشي که در پايان سال بهترين هاي فوتبال جهان را انتخاب مي کند ما در اين گزارش به معرفي بدترين هاي مي پردازيم!
به جوایز سال 2010 توپ زعفرانی خوش آمدید. ما مانند فیفا (و فرانس فوتبال) مهم*ترین لحظات 12 ماه گذشته را معرفی می*کنیم. اما برعکس فیفا، دوست داریم روی جنبه*های منفی و خجالت*آور تمرکز کنیم و روی جنبه*های آشفته فوتبال (هرچند این کار برای فیفا احتمالا به این معنی است که روی خودشان تمرکز کنند!) این جنبه*ها برای ما جالب است، اما لزوما برای افراد درگیر جالب نیست.
بدترین نادیده گرفته شدن
آدام جانسن (که نتوانست به تیم ملی انگلیس راه یابد)
دیه گو میلیتو
دیه*گو میلیتو هم مدعی فتح این جایزه بود. او پس از فصلی که در آن گل پیروزی*بخش فینال لیگ قهرمانان و فینال جام حذفی را زد، و گل*های فراوانی در سری آ به ثمر رساند، نتوانست در فهرست توپ طلای فیفا جا بگیرد. افسوس که او در این لیست جا نگرفت.
بهترین نادیده گرفتن
وین بریج (منچسترسیتی)
دست دادن او با جان تری را همه دنیا دیدند. البته خب، او با تری دست نداد (به همین دلیل است که این مدافع چپ جایزه «بدترین دست دادن» را هم هم*زمان می*گیرد). میلیون*ها هوادار که بعضی از آنها حتی یک بازی فوتبال را هم قبلا ندیده بودند، این بازی را تماشا کردند تا ببینند آیا یکی با دیگری دست می*دهد یا نه. اما او دست نداد.
برخی خندیدند و برخی گریستند. بازی در نهایت انجام شد. اما جان تری برای چند ثانیه آشفته بود.
بدترین بهترین دوست
جان تری (چلسی)
این یکی احتیاجی به توضیح ندارد.
جایزه ائتلاف محافظه کاران/لیبرال ها برای بدترین تصمیم گیری
لیورپول و جو کول
آفرین به جو کول که قبرستان فوتبال را که فعلا در آنفیلد قرار دارد به حضور جذاب و احتمالا موفقیت*آمیز در آرسنال یا چلسی ترجیح داد. البته پس از شروع فصلی که «هافبک مثلا خلاق» چلسی داشت، هر جای دیگری هم بود فرقی نمی*کرد، چون اساسا به او بازی نمیرسید.
اما در هر حال لیورپول آدم بد این ماجراست. آنها 90 هزار پوند در هفته به بازیکنی می*دهند که هیچ کار خاصی در هیچ دیداری در چهار فصل گذشته انجام نداده (به جز یک پشت پا مقابل منچستریونایتد). آیا این تجارت خوبی است؟ آیا تعجبی دارد که هیکس و ژیلت از لیورپول فرار کردند.؟
بهترین عکس | خوشحالی طرفداران آرسنال از اخراج جو کول
بدترین تصمیم از طرف یک سازمان
اتحادیه فوتبال انگلیس (که پیش از جام جهانی قرارداد جدیدی با فابیو کاپلو امضا کرد)
پس از 9 برد در 10 دیدار مرحله مقدماتی جام جهانی، احتمالا کاملا قابل درک بود که اتحادیه فوتبال انگلیس بخواهد کاپلو را در بلندمدت نگه دارد، تا این که اجازه دهد کاپلو از بندی از قرارداد آن هنگامش استفاده کرده و به میلان فرار کند و مربی اینتر شود.
اما پیشنهاد قراردادی جدید پیش از جام جهانی – جایی که تصمیم*گیری و کارهای تاکتیکی او باعث شد جدایی*اش عملا بهترین گزینه ممکن برای همه طرف*های درگیر شود – تبدیل به یکی از احمقانه*ترین تصمیم*های سال شد. اتحادیه فوتبال پیش از این می*خواست او را نگه دارد و از این می*ترسید که او ناگهان تیم را ترک کند و آنها را دست خالی بگذارد، اما آنها حالا مربی*ای داشتند که کاملا مایل به اخراجش بودند، که البته این بار اخراج او حدود 12 میلیون پوند خرج روی دستشان می*گذاشت. این اشتباهی گران*قیمت است، حتی با معیارهای سرمایه*گذارها.
بدترین تصمیم مربیان
ریمون دومنک، به خاطر تمامی تصمیم*هایش
منصف باشیم، هنگامی که می*بینید تیمتان حاضر نیست در یکی از دیدارهایش در جام جهانی بازی کند، احتمالا بیش از یک یا دو اشتباه بزرگ داشته*اید. برای کارشناسان ورزشی هم غیرممکن است بتوانند از اشتباهات دومنک یکی را انتخاب کنند!
بدترین حرکت ورزشی
لوییس سوارس
در دیوانه*وارترین دقیقه تاریخ جام جهانی بود که لوییس سوارس یاد دیه*گو مارادونا (و البته کمی هم لو یاشین) را زنده کرد و با واکنشی دیدنی تیم ملی اروگوئه را به نیمه*نهایی جام جهانی رساند.
این که او این واکنش را با دستش انجام داد هیچ اهمیتی ندارد. او پس از دیدار با افتخار از این واکنش گفت: «دست خدا حالا متعلق به من است. حرکتی که من انجام دادم حرکت واقعی دست خدا بود. من بهترین دفع توپ تورنمنت را داشتم.
میلوان رایواچ، مربی شکست*خورده غنا مخالف بود و گفت مهاجم آژاکس «متقلبی بی*مایه » است . البته او کمی اغراق می کرد چون تقلبی که سوارس انجام داد هر چه بود بی مایه نبود. البته در نهایت کار سوارس جواب داد و باعث جشن اروگوئه ای ها شد.
او سپس به باشگاهش برگشت و سال را با محرومیت به دلیل گاز گرفتن حریف به پایان برد. گرفتن جایزه فیفا برای عنوان شهروند نمونه خیلی دور به نظر نمی*رسد…
جایزه دستاوردهای ویژه
برایان لاوز
هرگاه یک مربی نقشی عمده در سقوط دو تیم در یک فصل ایفا می*کند باید از او قدردانی شود. برایان لاوز توانست در سال 2010 به این دستاورد نادر که آرزوی همه مربیان است برسد. او برنلی را با ایمنی کامل به مسابقات قهرمانی (لیگ دسته دوم) انگلیس برگرداند و در عین حال شفیلد ونزدی را هم تماشا کرد که به لیگ یک (دسته سوم) انگلیس سقوط می*کند. تیم ونزدی را لاوز پایه نهاده بود. این موفقیت دوگانه صرف نظر از آنچه کارلو آنچلوتی می*گوید بهترین عملکرد بود.
جمله سال
وین رونی
«چه زیباست که ببینید طرفداران خودتان دارند شما را هو می*کنند. حمایت صادقانه یعنی این.» وین رونی، بهترین (واقعا؟) بازیکن انگلیس می*گوید ابراز ناامیدی، پس از یکی از بدترین نمایش*های تاریخ جام جهانی پذیرفتنی نیست.
این جمله، چهارمین فقره در لیست تصمیم*های رونی در سال گذشته بود و نشان می*دهد این مهاجم چه سالی را گذرانده است.
(جمله نایب*قهرمان (البته، یکی از نایب*قهرمان*ها): هری ردنپ پس از آن که تاتنهام توانست بازی باخته مقابل وردربرمن را به تساوی تبدیل کند، درباره تاکتیک*هایش چنین گفت – «آنها توپ را پاس دادند. من به آنها گفتم این کار را بکنند».)
جایزه ارین بروکوویچ برای نشان دادن حماقت فیفا (قسمت اول)
وسلی اسنایدر
مرد هلندی مغز متفکر و خلاق اینتر در جریان سه قهرمانی این تیم بود. او هلند را هم به فینال جام جهانی رهنمون شد.
اما آیا چنین سیاهه درخشانی از دستاوردها آن*قدر ارزشمند بود که اسنایدر را در جمع نامزدهای توپ طلا قرار دهد؟ خب.. نه.
در عوض، سه بازیکن از بارسلونا برای دریافت توپ طلا نامزد شدند، از تیمی که هرچند در 12 ماه گذشته بی*تردید نمایشی پرشکوه داشته، اما نتوانسته بزرگ*ترین جایزه فوتبال را ببرد و در نیمه*نهایی به دست جناب اسنایدر شکست خورد.
دست فیفا درد نکند.
جایزه ارین بروکوویچ برای نشان دادن حماقت فیفا (بخش دوم)
پیشنهاد انگلیس برای میزبانی جام جهانی 2018
خب اعتراف می*کنیم: ما هرگز فیلم ارین بروکوویچ را ندیده*ایم. ما همیشه از فیلم*هایی که جولیا رابرتز در آنها بازی می*کند دوری می*کنیم، مگر آن که ریچارد گیر هم در آنها حضور داشته باشد (که خوشبختانه این دو نفر خیلی با هم فیلم بازی کرد*ه*اند).
از بحث دور نشویم. چیزی که می*خواهیم بگوییم این است که ما تنها می*توانیم تصور کنیم ارین بروکوویچ فیلمی درباره زنی است که مردی که او را دوست دارد مرتبا به او می*گوید چقدر فوق*العاده است، اما در نهایت مرد او را رها می*کند و با دختری پولدار و جسور ازدواج می*کند.
امسال انگلیس نقش ارین بروکوویچ را در ماجرای میزبانی جام جهانی 2018 ایفا کرد. نقش مردی که مثلا او را دوست داشت به هیولایی دوسر رسید که یک سرش مال جک وارنر بود و دیگری مال سپ بلاتر (این احتمالا زشت*ترین هیولای دوسری است که می*توانید تصور کنید). دختر پولدار چه کسی بود؟ خب، روسیه!
با وجود آن که انگلیس بهترین گزارش فنی را داشت، از برنامه*های عالی زیرساختی بهره می*برد و ارائه آنها را همه تشویق کردند، اما فیفا به شکلی تردیدآمیز میزبانی را به روسیه داد. آنها این کار را به شکلی حتی روشن*تر انجام دادند و میزبانی جام جهانی 2022 را به کشور صاحب*نام در زمینه فوتبال قطر دادند.
خوشبختانه مراسم تعیین میزبان جام جهانی هر سال برگزار نمی*شود، وگرنه فیفا برنده همیشگی توپ زعفرانی بود. فیفا، این سازمان بی*مصرف گرسنه پول فلان فلان شده.











پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)