موضوع: تشنه ی انتقام | نقد و بررسی بازی Metal Gear Rising: Revengeance

هــیــجــان و ســـرعـت دوباره باز مـــی گــردد!

هیدئو کوجیما بزرگترین بازی ساز ژاپنی و البته پدر سبک مخفی کاری، شهرت خود را به سری بازی های متال گیر مدیون است. استاد هیدئو، اولین بازی متال گیر را در سال ۱۹۸۷ ساخت و با گنجاندن المانهای مخفی کاری و پایه ریزی استاندارد های مدرن حس و حال نادری را به بازیبازان القا کرد. طی این بیست و هفت سال، عناوین زیادی از متال گیر نثار گیمر ها شده است که یکی از آنها Metal Gear Rising: Revengeance می باشد. استاد هیدئو در نمایشگاه E3 ۲۰۰۹ وارد کنفرانس مایکروسافت می شود و با لحن گرم و شیوای خود از بازی Metal Gear Solid : Rising رونمایی می کند، او در حین سخنانش به شخصیت رایدن که در عنوان Metal Gear Solid 2: Son of Liberty قابل بازی بود، اشاره می کند و در نهایت رایدن را شخصیت اصلی بازی جدید خود اعلام می کند! آن روز انتقاد ها و بازخورد های منفی بوسیله رسانه های گیم به بیرون درز شد. دلیل اصلی انتقاد ها هم کناره گیری شخصیت اسنیک از سری بازی های متال گیر سالید بود که این مسئله بر سر خیلی از طرفداران پر و پا قرص متال گیر سالید سایه شقاوت و نا امیدی افکنده بود. کوجیما نه تنها به اغلب سوالات و انتقادات پاسخی نداد بلکه دو سال سکوت نیز کرد تا اینکه در اطلاعیه رسمی خبر کنسل شدن پروژه رایزینگ را تکذیب کرد. بنا به گقته ی کوجیما، وی در این سال ها به دنبال یک استودیو مبتکر می گشت تا ساخت یک بازی با محوریت کرکتر رایدن بر عهده استودیو مد نظر کوجیما سپرده شود. که در آخر دیدمانش به استودیو پلاتینیوم گیمز ( Platinum Games ) افتاد. استودیو مذکور سازندگی عناوینی چون بیونتا ( Bayonetta ) و ونکوئیش ( Vanquesh ) را در کارنامه خود دارد. انتخاب فکورانه استاد کوجیما سبب شد که این بازی از زیر بار منتقدان و مخالفان تعصبی جان سالم بدر ببرد و شتابان در دل همگان جا باز کند و محبوب بگردد. اگر بازی ونکوئیش یا بیونتا را تجربه کرده باشید باید بدانید که پلاتینیوم گیمز از چه مکانیزم روان و سینماتیکی استفاده کرده است ؛ با این اوصاف می توان گفت که هیجان و سرعت دوباره باز می گردد!

نام بازی : متال گیر طلوع: انتقامی دوباره ( Metal Gear Rising: Revengeance )

استودیو سازنده : Platinum Games

ناشر : Konami

سبک : Hack & Slash

پلتفرم : PC, XBOX 360, PlayStation 3

درجه سنی : + ۱۸



تــشـــنــه ی انـتــقــام


رایزینگ در سال ۲۰۱۲ برای دو کنسول نسل هفتمی عرضه گردید و کونامی پس از مدتها، نرمش نشان داد و بازی متال گیر طلوع: انتقامی دوباره ( Metal Gear Rising: Revengeance ) را برای رایانه های شخصی عرضه کرد. داستان بازی دقیقا چهار سال پس از Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots ؛ یعنی در سال ۲۰۱۸ روایت می گردد. تقریبا تمامی نیروگاه های نظامی به فناوری هوشمند سایبرگ و سلاح های خوفناک مجهز شده اند. طبیعتا رایدن نیز در طول این سال های دراز زبده تر و با تجربه تر گردیده است. پروتاگونیست ( قهرمان ) داستان ما محافظ ارشد شرکت ( Maverick Enterprises ) مخصوص اِن مانی ( نخست وزیر اصلاح طلب و مردمی یک کشور ناشناخته ی آفریقایی ) شده است. از سوی دیگر، باند های تروریستی و مخالفان دولت به فرماندهی ساموئل رودریگز منافع خود را در خطر می بینند و به همین خاطر قصد ترور اِن مانی و تلاشی کردن گروه میهن پرستان را دارند. ساندآونر ( یکی از اعضای The Winds of Destruction ) اِن مانی را می رباید. رایدن با وجود تقلای فراوان نمی تواند مانع مرگ نخست وزیر شود که در نهایت اِن مانی بوسیله ساندآونر به قتل می رسد. در اوایل بازی کاملا مشهود است که رایدن رمق مقابله با این دو را ندارد که در سکانس های آخر روی قطار از ساموئل شکست سخت و دردناکی را می چشد. ساموئل که به اختصار سام نیر فرا خوانده می شود با بی رحمی تمام به یک چشم و دست چپ رایدن جراحات سنگینی وارد می کند. سام تصمیم به کشتن رایدن می گیرد ولی کاپیتان بروس و سربازان وفادارش از راه می رسند و رایدن زخمی را نجات می دهند. بروس، رایدن را پیش یک دانشمند آلمانی به نام ویلیلم " دکتر " ویت می برد. نقاط آسیب دیده رایدن توسط دکتر التیام پیدا می کند و نیز دکتر، رایدن را برخوردار از تکنولوژی هوشمند سایبرگی می کند و اکنون، رایدن تشنه ی انتقام از ساموئل و اراذل اوباش را دارد. متال گیر طلوع: انتقامی دوباره ( Metal Gear Rising: Revengeance ) متشکل از هفت مرحله و بیست ماموریت فرعی می باشد که این مراحل و چالش های مخفی را می توانید با جست و جو لب تاب های موجود در محیط های بازی آنلاک کنید. کرکتر های ساندآونر و ساموئل رودریگوئس عالی از آب در آمده و هر کدام به نوبه ی خود برای بازیکن جذابیت خاصی در پی دارند. خود کوجیما در MGR نقش ناظر کیفی و تهیه کنندگی قسمت ابتکار را بر عهده داشته است و داستان نیز تقریبا با همان سنت قدیمی آقای کوجیما روایت می شود.



یـورش رایــدن


رایزینگ، نهمین عنوان قانونی از سری بازی های متال گیر است که علی رغم اینکه در آن ویژگی های اکشن بالا و هیجانی به چشم می خورد از المانهای مخفی کاری پویایی نیز برخوردار است. سلاح اصلی رایدن، شمیشیری به نام کاتانا ( Katana ) است که هنگام ضربه جریان الکتریکی ایجاد می کند. یکی از مکانیک های جذاب گیم پلی، حالت Blade Mode می باشد. در این حالت زمان آهسته می شود و رایدن خیز می گیرد تا دشمن و یا هر شیئی را با کاتانا قطعه قطعه کند. شمشیر کاتانا در حالت معمولی نیز می تواند هر شیء یا جانداری را قطعه قطعه کند اما واقعا جالب است که کاتانا قادر به قطعه قطعه کردن گربه ها نیست ؛ انگار که گربه ها می توانند بر قدرت کاتانا و رایدن غلبه کنند!! به غیر از کاتانا، رایدن از سلاح های گرم و سرد نیز می تواند استفاده کند اما به صورت محدود! با استفاده از قابلیت Codec Screen می توانید با رفقای پشت رایانه به گپ و گفت و گو بپردازید. اکشن و سرعت این بازی به قدری بالاست که گاها ناخودآگاه بازی را نگه داشته و نفس عمیقی می کشید تا دوباره اعصابتان قابلیت آنالیز صحنه و اتفاقات در حال وقوع را بازیابی کند! قابلیت AR Mode یکی دیگر از مکانیک های موجود در بازی است که می توان با استفاده از آن دشمنان و آیتم های مخفی بازی را شناسایی کرد. البته عدم وجود فلش بک و تداعی خاطرات گذشته رایدن و اسنیک کمی آزاردهنده است و این موضوع می تواند از درصد گیم پلی این عنوان بکاهد.

منوی Pause متشکل از چهار گزینه است که اولین گزینه یعنی Help کمبوهای رایدن و طریقه به کارگیری آنها را لیست می کند. با انتخاب گزینه Option می توانید اطلاعات بازی را ویرایش و تنظیم کنید. گزینه Title شما را به منوی آغازین هدایت می کند و بسبب گزینه آخر، بازیباز به آخرین چکپوینت ( Checkpoint ) هدایت می شود. صفحه Weapon Select Screen نیز به سه قسمت مشمول می شود. در قسمت Recovery می توانید با استفاده از بسته های سلامت (Health Pack ) جان و و نوار قدرت رایدن را افزایش دهید. با استفاده از بخش Sub می توان سلاح های گرم از قبیل ؛ نارنجک، دودزا و RPG را برگزید و در بخش آخر یعنی Main می توان از سلاح های سرد و شمشیر کاتانا که در مراحل نبرد با غول آخر ها بسیار مفید است، استفاده نمود. پلاتینیوم گیمز در ساخت غول آخر های مراحل بازی سنگ تمام گذاشته و نبرد با آنان طعم شیرینی را به بازیکن می چشاند اما امکان دارد که مبارزه های معمولی با دشمنان سایبرگی کوچک کمی تو ذوق بازیکن بزند. به هر حال نقات قوت گیم پلی در قیاس با نقات ضعیف گیم پلی رایزینگ بسیار سر تر بوده و خوشبختانه پلاتینیوم گیمز در ارائه یک گیم پلی تنشزا و بی نقص کوتاهی نکرده و مانند عناوین گذشته ی خود گیم پلی جذاب و نوستالژیکی را از متال گیر رایزینگ به یادگار گذاشته است.



کــشـــتـن به ســبـکــ رایــدن


پلاتینیوم گیمز بار دیگر در مراسم VGAs 2011 از متال گیر طلوع: انتقامی دوباره پرده برداری کرد و نمایی از گرافیک را به رخ رقبای خود کشید. با هویدایی گرافیکِ رایزینگ، تناقضی میان هواداران به وجود آمد و هواداران به دو گروه تقسیم شدند ؛ کسانی که به گرافیک بازی خوش بین بودند و کسانی که گرافیک رایزینگ را بی ارزش می شمردند. همه ی ما پلاتینیوم گیمز را به عنوان یک استودیو خلاق در ساخت بازی های هیجانی و هک اند اسلش ( Hack & Slash ) مانند بیونتا و بازی های نظیر ونکوئیش می شناسیم. بازی ونکوئیش ( ساخته استاد شینجی میکامی ) را به یاد دارید!؟ این بازی شوتر سوم شخص در سال ۲۰۱۰ توسط شرکت سگا منتشر شد و خیلی زود بعد از انتشار متقاضیان بی شماری جذب کرد. شینجی میکامی ( کارگردان نسخه های یک تا چهار رزیدنت اویل ) آنقدر در لوکیشن های ونکوئیش، نور و فلش های متعددی برنامه ریزی کرد که در سکانس اولیه، هشدار بهداشتی به تمام بازیبازان می دهد و می گوید که " لطفا اگر چشمتان به نور و فلش های متعدد حساس می باشد، یا بازی را بازی نکنید و یا حداقل کمتر بازی کنید. " در متال گیر رایزینگ نیز این موضوع صادق است و گاهی آنقدر رایدن کمبوهای متوالی به دشمنان می زند که چشم ها از حدقه در میاید!

MGR با موتور اختصاصی پلاتینیوم گیمز ؛ یعنی، موتور Platinum Engine ساخته شده است. بافت های بازی مانند درختان تنومند و ساختمان ها چندان خوب طراحی نشده اند. شخصیت پردازی و استیل رایدن خیلی عالی طراحی شده است و با مشخصه های خود ؛ یعنی، جدی، شمشیر و سرعت سازگاری دارد. استاد آتسوشی اینابا که یکی از اساطیر پر افتخار صنعت گیم می باشد، تهیه کنندگی این عنوان را در اختیار دارد و اگر نگوییم بیش از کوجیما نیست کم هم نمی باشد. با همکاری اینابا و کوجیما خیلی ها به موفقیت این بازی امیدوار شدند چراکه وجود این دو در یک بازی می تواند عنصری شگرف و نبوغ آمیز را پدید آورد. محیط های رایزینگ فوق العاده بصری و زیبا طراحی شده اند، به طوری که بازیباز حس حضور در آن محیط را می کند. جدا از بافت های بی کیفیت، باگ هایی آزار دهنده در رایزینگ وجود دارد که اعصاب بازیباز را داغان می کند. چهره باس فایت ها و دشمنان رایدن نیز خوب طراحی شده اند و هنگام نبرد با آنان احساس نوینی به بازیباز تزریق می شود برای مثال بنده در یکی از مراحل با وجود اینکه پشت سر هم از یکی از باس فایت ها ( غول آخر ها ) شکست می خوردم ولی امیدم را از دست ندادم و در نهایت موفق به شکست آن شدم. گویی پلاتینیوم گیمز به گونه ای المانهای رایزینگ را پایه ریزی کرده است که در مبارزه با غول آخر ها، بازیباز با وجود چندین باخت متوالی ناامید نشود و بتواند همه ی قدرت های خود را در یک نقطه متمرکز کرده و با یک ضربه دشمن را ناک اوت کند.



نــجــوای یکــ نــیــنــجــا...


موسیقی و صداگذاری شخصیت ها خوب بوده و تمام موزیک ها با اتمسفر بازی همخوانی داشته است. تدارک موسیقی بر عهده آقای جِیمی کریستوفرسان (Jamie Christopherson ) بوده که ایشان سیزده قطعه موسیقی برای رایزینگ سروده است. شایان ذکر است که کارگردانی آلبوم آهنگ های رایزینگ بر عهده ی آقای نااوتو تاناکا ( Naoto Tanaka ) بوده است. آلبوم موسیقی رایزینگ به صورت جداگانه انتشار یافته است که می توانید آن را از منابع مختلف دانلود کنید. اکثریت قطعات به سبک راک ساخته شده است و در مراحلی که قرار است با باس فایت ها مبارزه کنیم با ریتمی تنشزا نواخته می شوند و آدرنالین خون ما را به حد اکثر می رسانند! دیالوگ های بازی بسیار شیرین و دلنشین است. صداپیشگی شخصیت های آنتاگونیست ( ضد قهرمان ) و پروتاگونیست رایزینگ نیز تا حدی قابل قبول است. جناب آقای Quinton Flynn صداپیشگی رایدن را بر عهده داشته است و باصداگذاری بی عیب و نقص نشان داد که در حرفه ی خویش قهار است و همتایی ندارد.



رایــدن، دوســت خــوب گـــیـمــرهــا!!


بازی Metal Gear Rising: Revengeance شاید در گرافیک و داستان نتوانست خود را خوب جلوه دهد اما شایسته چشیدن را دارد چراکه سازندگان در کنار ژانر هک اند اسلش از سبک مخفی کاری پویایی نیز استفاده کرده اند. من این بازی را به همه ی گیمر ها و متال باز های متعصب پیشنهاد می کنم. یقینا پس از تجربه این بازی نبوغ آمیز، شما نیز یکی از طرفداران سینه چاک رایزینگ خواهید بود.

نکات مثبت : جذابیت خارق العاده حالت Blade Mode - گیم پلی هیجانی و سرعتی - غول آخر های تنشزا و متنوع - زیبایی محیط! - شخصیت های ماندگار! - موسیقی راک و متال جنون آور! -

نکات منفی : داستان! - عدم وجود فلش بک - عدم تسلط بازیباز بر کنترل رایدن - باگ های آزار دهنده! - بافت های افتضاح! - گاها زاویه دوربین منحرف می شود - حالت یکنواختی در نبرد با دشمنان سایبرگی کوچک جثه -

داستان : 8/10
گیم پلی : 9/10
گرافیک : 7.5/10
صداگذاری : 9.5/10
امتیاز کلی : 8.5/10

منتقد : هومن پرامی

باتشکر...