تحليـل آلبوم جديد لينكين پـاركـ " A Thousand Suns "

ســـلام.

تحليل نقد بررسي و ترجمه از يكي از هوادارن قديمي لينكين پارك ميباشد . ( پيشنهاد ميكنم بخونيد )

[align=center]

لينكين پارك با خورشيد شرقي طلوع ميكند

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


** مقدمه **

بعد از سه سال انتظار چهارمين آلبوم رسمي لينكين پارك منتشر شد! آلبومي متفاوت و عجيب! شعار هميشگي گروه "ما هميشه روي پيشرفت كار ميكنيم" گروه هيچوقت علاقه اي به تكرار تجربات خودش نداشته. لينكين پارك در حال حاضر به چيزي كه ميخواسته رسيده و ريسك تغيير سبك رو پذيرفته. بعد از سه سال انتظار...لينكين پارك كار خود رو با تغييرات زيادي شروع كرد. اما هنوز معتقده كه اونطور كه بايد و شايد تغييري اعمال نشده! بعد از انتشار غير منتظره آلبوم حدود 70% طرفداران از سبك اين آلبوم نگران و ناراحت بودند، عده اي تغيير نظر دادن و عده اي هنوز عقيده دارن كه اين آلبوم داراي نقوص زيادي هست. خيلي از طرفداران گمان ميكردن كه اين آلبوم شباهت زيادي به سه آلبوم قبل خواهد داشت، اما لينكين پارك تونست اولين گروهي باشه كه بخاطر فروش و تجارت آلبوم فعاليت نميكنه. اعضاي لينكين پارك سعي كردن تو اين آلبوم اون چيزي رو بسازن كه دقيقاً مخالف اون تا الان بودن، آلبومي منحصر بفرد و متفاوت.

لينكين پارك در اين البوم سبك جديد رو وارد عرصه راك كرد و اين خودش يك نو آوري و خلاقيت محسوب ميشه، اين نوآوري شايد با سليقه بعضي از طرفداران جور در نياد در نگاه اول تو ذوق بزنه و مايه دلسردي بشه اما اگر يه كم منطقي و حرفه اي تر به آهنگ ها نگاه كنيم متوجه ميشيم اونقدر هم از ريشه لينكين پارك دور نيست. عده اي لينكين پارك رو با گروه هاي متال و راك خالص مقايسه ميكنن در صورتي كه سبك لينكين پارك از ابتدا آلترناتيو راك/ راك متغيير / رپ و راك و الكترونيك راك بوده. تمام كساني كه گروه و سبك گروه رو خوب شناخته باشن از شنيدن اين آلبوم لذت بردن. گروه سعي كرده در اين آلبوم از آلات موسيقي جديد استفاده كنه، آلات موسيقي شرقي. لينكين پارك از ابتدا هميشه با مسائل دنياي شرق آميخته بود، از حضور دو آسيايي در گروه بگيريد تا استفاده بازيگران آسيايي در ويديو و نوشته هاي ژاپني و آلات موسيقي شرقي و آسيايي تا...

شايد آلبوم هزار خورشيد در نگاه اول معمولي يا بد به نظر برسه اما بعد از دقيق شنيدن آلبوم راحت مي تونيد با آلبوم ارتباط برقرار كنيد. ميتونيم بگيم اين آلبوم يك اثر تازه از لينكين پارك هست و ميشه در كنار ساير كارهاي اين گروه قرار بديم. شما در تاريخ گروه هيچ آهنگ تكراري پيدا نمي كنيد. هيچ نيازي نيست شما آهنگ هارو پشت سر هم گوش كنيد، چون خيلي از طرفداران با اين عمل دچار دلزدگي ميشن، چون در يك لحظه گوش كردن يك سينگل 47 دقيقه اي كار مشكليه. پيشنهاد ميشه كه آهنگ هارو بصورت تك-تك گوش كنيد و وقتي بهشون علاقه پيدا كرديد و تونستيد باهاشون ارتباط برقرار كنيد بصورت پشت سرهم گوش كنيد. در اينكه آلبوم مفهومي و معنايي هست شكي نيست، تمام آلبوم هاي گروه مفهوم و معناگرا هستند اما نميشه تغيير سبك رو به مفهومي يا معنايي بودن آلبوم ربط داد. آلبوم خيلي واضح و آشكاره! نيازي به رمزگشايي و كد گذاري آهنگ ها نيست و شما با شنيدن دقيق آهنگ ها و درك اصلي شعر ها به مضمون اصلي آلبوم دست پيدا مي كنيد.

لينكين پارك اينبار خواسته با آلات موسيقي جديد و سازهاي شرقي سبك متفاوت و منحصر به فردي رو به طرفداران ارائه بده. به نظر مياد طرفداران آسيايي بيشتر بايد از اين موضوع خوشحال باشن . موضوعي كه ثابت شده هست اينه لينكين پارك هميشه همين بوده و هست و هميشه در حال تغيير بوده. توي اين آلبوم نزديك به ده تراك هست با سبك هاي متفاوت، براي سليقه هاي متفاوت. همونطور كه در مصاحبه با جو هان اعلام كرديم، اين آلبوم همه طرفداران رو راضي خواهد كرد. اگر موفق بشيد با آهنگ ها ارتباط بر قرار كنيد و متوجه اين تغيير سبك بشيد، آلبوم براتون فوق العاده خواهد بود. اين رو در نظر داشته باشيد كه ادغام موسيقي راك با آلات موسيقي شرقي كار راحتي نيست اما لينكين پارك هميشه تونسته موفق از اين نو آوري ها بيرون بياد. آهنگ No Bodys Listening، نمونه خوبي براي مثال زدنه. اين آهنگ داراي بيت ها و آلات موسيقي ژاپني و شرقي هست! همچنين آهنگ Faint كه با ريتم هندي شروع ميشه. حالا لينكين پارك آلات موسيقي شرقي يا بهتره بگم Bollywoodيي رو در آهنگ When They Come For Me و Blackout پياده كرده، حتي در DVD آلبوم يعني Meeting Of A Thousand Suns ديده شد كه گروه حتي ميخواسته از نت هاي هندي هم استفاده كنه . پس اگر دقت كنيد متوجه ميشيد تغييرات آنقدر هم ناگهاني نيست. آهنگ هاي ملايم كه تو تاريخ لينكين پارك بسيار بوده. لينكين پارك شما رو دعوت كرده تا تجربه ديگه اي داشته باشيد، با سبك هاي جديد آشنا بشيد، شمارو با آهنگ هاي تكراري راضي نگه نميداره.

موضوع سبك به Industrial Rock ختم ميشه، نميدونم تا چه حد با اين سبك آشنا هستيد، اما Industrial Rock* يه تلفيقي از راك و ترنس و موسيقي الكترونيك هست. اين يه موضوع قابل قبوله كه گروه با تغيير سبك يك سري از طرفداران رو از دست داد و خواهد داد اما تمامي اين طرفداران اگر به مفهوم و هدف لينكين پارك پي ببرن اين آلبوم رو هم قبول و در كنار سه آلبوم قبل قرار ميدن. سبك جديد لينكين پارك براي جامعه متال و راك اصلاً قابل قبول نيست. در اين هفته آلبوم مورد نقد و بررسي تندي از جانب منتقدان خارجي قرار گرفت. اما اين آلبوم ميتونه براي طرفداران اصلي گروه جذاب و فوق العاده باشه.

نكته آخر در مقدمه اينكه ربط آهنگ ها جديد نيست، دنباله دار بودن آهنگ ها در تاريخ Linkin Park تازگي نداره، شما در آلبوم هاي قبل هم ميتونيد دنباله دار بودن آهنگ هارو تجربه كنيد فقط تو اين آلبوم بيشتر به چشم ميخورد.


//از فاتحه تا پرتو//

فاتحه، اين آهنگ شايد بعد از Wake زيباترين Intro و غمگين ترين آهنگ گروه تا كنون باشه. صداي ناله اعضاي گروه درست مثه گريه كردن و عزاداري هست، اظهار ناراحتي! خدا به ما رحم كنه كه چه مصيبت هاي در انتظار ماست و ما بخاطر هرچيزي بايد تو آتيش هزار خورشيد بسوزيم. شما با شنيدن اين آهنگ وقعا احساس تاسف و ناراحتي مي كنيد.

" ما همه ميدونيم كه اين جهان* (جهان آخرت) مثه اون جهان (جهان كنوني) نيست،بعضي از مردم ميخندن، بعضي از مردم گريه ميكنن، بعضي از مردم سكوت ميكنن" - در Radiance ميشنويد.

بعد از مرگ بسياري از مردم گريه ميكنن و بسياري سكوت و بسياري ميخندن، كسي كه از اعمال خودش راضي هست خوشحال و كساني كه گناهكار و پشيمان هستند از كرده خود اظهار ناراحتي ميكنن، و كساني كه گناهكار هستند و پشيمان نيستند سكوت مي كنند.

وقتي وارد پرتو نور نجاتبخش ميشيد تمام لحظات زندگي شما جلوي چشمتون مياد تمام كارهاي خوب و بد. مهيب ترين قسمت ورود به اين نور هست، صداي تپش قلبتون بيشتر و بيشتر ميشه تا روح شما با اين نور ادغام شه.

صداي روي اين آهنگ متعلق به Robert Oppenheimer هست."پدر بمب اتم!"


//سوختن تو آسمان//

تپش قلب همچنان ادامه داره...

وقتي وارد اين نور شديد بدونيد كه ديگه همه چيز تموم شد، ديگه عذر بهانه نياريد، پشيمون نشيد، چون همه چيز تموم شده. با هيزم هايي كه تو اين آتيش ميريزيد آتيش جهنم رو شعله ور تر ميكنيد. اظهار پشيموني نكنيد چون الان شما در آتيش كارهاي خودتون داريد ميسوزيد. كم كم متوجه ميشيد كه مقصر تمام گناه ها خودتون بوديد نه كسي ديگه. اظهار پشيموني نكنيد.

"من از هيزم هاي سوخته براي شعله ور كردن آتيش استفاده ميكنم
دسته اي از بي گناهان تو آسمان ميسوزن، فنجون خودم رو از درياي خروشان پر ميكنم
و داخل اقيانوس خشك شده ميريزم
من تو دود پلي كه آتيش زدم شناورم"


//از خلصه تا وقتي اونها براي من ميان//

صداي جنگ چيزي رو به تو يادآوري ميكنه... كه چطور مردي.
به صداي درام (طبل) و گيتار كه شبيه به موسيقي جنگي هست گوش بديد. صداي گيتار شبيه به صوري هست كه براي بردن تو نواخته ميشه. ارجاع به "صور اصرافيل" لحظه اي كه با نواختن اين صور تمام جهان از بين ميره و متوقف ميشه. اونها... فرشته مرگ با طبل و آواز خاصي براي بردن تو ميان. صداي ناله هاي برد دلسون و چستر رو گوش كنيد.

دسته ايي با ساز و پايكوبي براي بردن تو ميان.
"مايك براي چي داره از خودش دفاع ميكنه؟"
من ميمون نيستم... من ربات نيستم...
وقتي اونا براي بردن تو ميان همه چيز از بين رفته. همه چيز تموم شده.
تسليم شو


//پسر ربات//

"تو ميگي نميجنگي چون كسي باهات سر جنگ نداره
عشق كافي نيست و كسي هم بهت ابراز عشق نميكنه، مطمئني كه انقدر صدمه ديدي كه چيزي براي از دست دادن نداري
فشار زمين باعث شده از حركت باز بموني اما صبر داشته باش، فشار زمين بلاخره به تو قدرت حركت ميده."


Jornada del Muerto

持ち上げて
解き放して

در زبان اسپانيايي به معناي "روز سفر يك مرده" هست. و نام كوير خشكي در مكزيكو.
اما اين دو كلمه يكي از رمز هاي مخفي آلبوم هست كه مايك به زبان ژاپني ميخونه:

"Lift Me Up"
"Let Me Go''

كلماتي كه در آهنگ The Catalyst مي شنويد. اگر دقت كنيد نوع و لحن خوندن مايك تو اين آهنگ دقيقاً مطابق آهنگ The Catalyst هست.


//در انتظار پايان//

"اين نه پايانه و نه يك شروع"
وقتي سفر در خاطرت به پايان رسيد منتظر پايان ميموني.
"آرزو ميكنم توانايي پايان رو داشته باشم"
"اين چيزي نيست كه به تصميم من باشه، از كنترل من خارجه،
پرواز در سرعت نور، چيزايي كه اصلاً نميشه بيان كرد"

مايك در اين آهنگ تونسته شيوه متفاوتي از رپ خوندن (جامائيكايي) رو ارائه بده.


//سياهي//

"تو ميگي مقصر نيستي و در عوض من اشتباه كردم
تو ميگي اون چيزي نيست كه به نظر ميرسه
از خيانتي كه كردي پشيمون نشو
به عقب ميري و سقوط ميكني
تو گندي كه خودت زدي خفه ميشي
نميتوني قانع باشي، ساكتي و تو خودت ميريزي
لعنتي ميشنوي؟"

ارجاع به تحليل آهنگ Blackout

مايك تو اين آهنگ تونسته صداي متفاوت و منحصر بفردي رو ارائه بده. اين نوع خوندن مايك رو تو تاريخ Linkin Park تجربه نكرديد.


//فقير و شاه//

نوع خوندن چستر متفاوته، نوع بيان كلمات بصورت حرفه اي اجرا شده.


//معرفت عدالت و عشق//

"من به اين خونه با شكوه براي عبادت اومدم، بخاطر عذاب وجدان، چون راه ديگه اي نداشتم
با اعمالي كه انسانها انجام ميدن، جنگ، بمت اتم سوازاندن و.. هيچ ارتباطي با معرفت و عدالت و عشق نيست.


//رنگين كمان//

از درون كسي فرياد ميزنه كه "منو نجات بده"


//سقوط و تجزيه//

ارجاع به تحليل آهنگ The Catalyst


//پيامبر//

آهنگي متفاوت در تاريخ Linkin Park


====


"" نكات و انتقاد هـا ""


4 نكتـه :
- آهنگ The Requiem و The Radiance و Burning In The Skies هر سه مكمل خوبي براي هم هستند. اين سه آهنگ با هم معنا پيدا ميكنن!
- آهنگ Fallout و The Catalyst هم مكمل هم هستند و فكر ميكنم اين دو آهنگ حتماً بايد با هم شنيده بشن.
- در كل آلبوم خوبي بود و چون هدف خاص و معنايي خاصي داشت با ساير كارهاي گروه متمايز بود.
- نميشه اين آلبوم رو قوي ترين آلبوم گروه دونست اما ميشه جالب ترين آلبوم گروه شمرد!


اما چند تا انتقاد:

- لازم نبود آلبوم رو در 15 تراك منتشر كنن، بايد آهنگ هاي كوتاه رو به ابتدا و انتهاي آهنگ هاي ديگه متصل ميكردن، به اين شكل: (يعني 11 ترك نه 15 ترك!)

The Requiem + The Radiance
Burning In The Skies
Emptey Spaces + When They Come For Me
Robot Boy
Jornada Del Muerto
Waiting For The End
Blackout
Wretches And Kings
Wisdom Justice and love + Iridescent
Fallout + The Catalyst
The Messenger

- اين چيزي نبود كه در Protools 08 به ما نشون دادن، اگر يادتون باشه Mike يه دمو به عنوان نمونه كار از آلبوم جديد به نام Lockjaw منتشر كرد كه سبك بسيار فوق العاده اي داشت، اما اصلاً از اون سبك چيزي حس نميشه!

- چرا از يه خواننده زن مثه Holly Brook براي آهنگ The Requiem استفاده نكردن؟ ميتونست آهنگ رو جذاب تر از اين بكنه تا اينكه Mike با تغييرات صدا كه بسيار واضحه صداش رو به صداي زن تبديل كنه!

- اين آلبوم آهنگ بد نداره، تمام آهنگ ها روشون كار شده، روي اشعار، نوع خوندن، موسيقي، مانور روي صداها و.. اما مشكل بزرگ تناقض و نا هماهنگي در آلبوم هست. تو اين آلبوم نزديك به ده آهنگ هست با سبك هاي متفاوت، براي سليقه هاي متفاوت اما آهنگ ها با هم تناقض داره! ميشه آهنگ هارو دسته بندي كرد، اين آهنگ ها با هم جور در نميان، در آلبوم هاي قبلي تمام آهنگ ها باهم همخواني دارن، به نظر من اصلاً اين آلبوم نميتونه يه سينگل 48 دقيقه اي باشه، چون به شدت تناقض داره! يه آهنگ مثه Burning In The Skie اصلاً نبايد در كنار When They Come يا Blackout قرار بگيره. آلبوم شروع خوبي داره، شما تا آهنگ شماره 3 احساس خوبي روي آلبوم داريد، اما 4 و 5 سبك عجيب و مغاير با آلبوم وجود داره، براي مثال آهنگ Wretches and Kings بسيار عالي كار شده، صداي Chester و نوع خوندنش فوق العاده س اما اصلاً نبايد در كنار آهنگ هاي ديگه اين آلبوم قرار ميگرفت. براي اينكه متوجه بشيد، يه سر به آلبوم هاي قبلي گروه بزنيد، تمام آهنگ ها چه ملايم چه خشن داراي ريف سنگين گيتار هستند، يا در Minutes To Midnight در آهنگ هاي ملايم شما سبك راك رو كاملاً حس مي كنيد. اما آهنگ هاي ملايم اين آلبوم بيشتر شبيه به پاپ خالص هست كه هيچ وجه اشتراكي با آهنگ هاي ديگه ندارن. اين آلبوم مثه آلبومي شده شامل پاپ/راك/رپ/موسيقي باليوودي/ترنس/الكترونيك/ جامائيكايي/آكوستيك و... يه غذايي شده كه تنوع توش زياده و باعث دلزدگي ميشه.

پس من به شخصه اين آلبوم رو يه سينگل 48 دقيقه اي نميدونم، اما تك تك آهنگ ها جداگانه عالي و زيبا هستند.

- و اما موضوع مهم كه در اصل موضوع اصلي كنفرانس هست اينه كه "پيشرفت... تفاوت... خيلي خوبه، من با پيشرفت و تغيير سبك گروه كاملاً موافقم اصلاً علاقه اي به تكراري شدن آهنگ ها ندارم، چون Linkin Park گروهي نيست كه تكراري كار كنه. اما سوالي كه اين وسط پيش مياد: چرا اين تغييرات، اين تغيير سبك، اين پيشرفت حالت نزولي داره؟ در سه آلبوم قبل ما شاهد حركت صعودي Linkin Park در عرصه راك بوديم، هر سه آلبوم كاملاً راك و قوي بود، هر آلبوم بهتر از آلبوم قبلي، و در عين حال هر سه زيبا و به ياد ماندني، اما چرا آلبوم A Thousand Suns به جاي حركت صعودي حركت نزولي پيدا كرده؟

چرا بجاي اينكه اين تغيير سبك و پيشرفت در سبك راك باشه، در سبك پاپ ايجاد شده؟ چرا هدف Linkin Park روي پاپ بوده؟ چرا ملايم؟ Linkin Park در آلبوم هاي قبل از عشق، خدا، آخرت، سياست هم خونده، چرا تو اين آلبوم بايد اين حركت نزولي رو در سبك پاپ پياده ميكرد، بهتر نبود حرف و هدفشون رو با مطابق با ريشه Linkin Park بيان ميكردن؟ سه آلبوم صعودي در سبك راك، يك آلبوم نزولي در سبك پاپ/راك. آلبومي شامل سبك هاي متفاوت و تناقص دار! چرا پيشرفت و تغييرات بايد تو سبك پاپ و آهنگ هاي ملايم و باليوودي خلاصه ميشد؟ - براي اينكه منظور كلي رو متوجه بشيد فقط كافيه دو آلبوم اول Hybrid Theory و Meteora رو گوش بديد، متوجه ميشيد كه تمام آهنگ ها در يك Range هستند، با هم همخواني و مطابقت دارن، آلبوم Minutes To Midnight كمي متفاوت اما در عين حال جذابيت سابق رو حفظ كرده. ورود سبك الكترونيك و باليوودي به Linkin Park يك حركت نزولي و افت سبك تو كارهاش محسوب ميشه. اين قابل انكار نيست، موضوع واضحه.

تو صحبتي كه با Jas مدير LPTimes.com داشتم، اين موضوعات رو تائيد كرد، اين حرف ها تمام دغدغه هاي طرفداران Linkin Park در دنياست. در صورتي كه Linkin Park ميتونست اين پيشرفت و اين تغييرات رو در يك حركت صعودي با همون قدرت سابق ارائه كنه.





[/align]