حسین: بزار هروقت تو محل 2 نفر بهت سلام کردن اونوقت بیا شاخ و شونه بکش ...
حسین: خواستی هم گنده بشی بیا دم محل ما سلام کن ! 100 درصد گنده میشی .
حسین: یه صحبتی هم بابک دارم .... نه اصلا ولش کن در حده صحبت کردن نیست . اونو فقط باید ********** به مولا !
حسین: شروین هم که الان تعجب میکنم پیداش نیست همیشه تو راهرو ول بود ملق میزد .. علی جون اگه دیدیش سلام برسون بهش .
حسین: همین دیگه چیزه خاصی ندارم .. فقط به ارسلان میگم مراقب خودت باش ... مخصوصا مراقب 2 تا خان دایی ها و وسطشون که سولاخه !!!
برمیگردیم به اتوبان ...
دایی: ببخشید ، ولی من اصلا و ابدا با ایشون برخوردی نداشتم.
آقا: تو کشتیش قاتل
دایی به آقا: خیلی ببخشید آقای محترم. شما رو چه حسابی منو متهم میکنی! نه من میخوام ببینم چرا تهمت و بهتون میزنی.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
آقا: من اصلا نمیخوام با شما حـــــــــــــرف بزنم , شما گمشو
دایی در این لحظه اعصابش کیـ ری شده و به شدت قرمز شده. دایی رو به آقا میگه : آقای محترم شما اصلا چرا خودتو میندازی وسط. من دارم با ایشون صحبت میکنم. ( برای درک بهتر مطلب لطفا به سبک دایی بخونید )
در این لحظه شروین غیرتی میشه و میاد تا به دایی یـــــــــه فیلیپینی بزنه ..
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
که ارسلان ، شروین رو از این حرکت منصرف میکنه. این در حالی هست که آقا شروین رو تشویق به زدن این حرکت میکنه.
اما شروین خشم خودش رو کنترل میکنه ، میگه: دستو بینیم باو
ارسلان تو گوش شروین یه چیزی رو آروم زمزمه میکنه. باو شروین این علی دایی هستا. الان تو فیلیپینی بزنی بعدا جوره دیگه کـ *ـونمون پارست . ( آقا : بزن شروین ، بزن )
شروین: چی میگه ؟
هیچکس آروم نمیگیره که در این لحظه ارسلان عصبانی میشه و یه داد بلند میزنه.
ارسلان: بابا بسته دیگه . همه خفه شید ! جنازه رو زمین مونده.
آقا : با من بودی ؟
ارسلان : نه آقا شما رو فاکتور گرفتم.
شروین: این جنازه چقدر قیافش آشناست .. اینو من یجا دیدم ...
ارسلان: آره . چقدر هم قدش کوتاه. فکر کنم کلا 157 سانتیمتر باشه
ارسلان: کوتش چه باحاله. کت پوشیده ولی تنگار اُورکت هست !
دایی به شروین: دستم به دامنت .. یه کالی بکن
شروین یکم تفکر میکنه .. و به فکرش میرسه که از قدرت بهشتیه آقا استفاده کنه ...
شروین: آقا دست این بدبخت به دامنت .. بیا یه کاری بکن ...
آقا شروین رو کنار میزنه ... میره میشینه کنار جنازه .. دستاش رو بالا میبره و با صدای بلند فریاد میزنه : یــــا خــــدا الله
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ارسلان : او مای گاد ! واوووو !
همه جا نورانی شده
عزراییل رو میبینیم که با گونی داره میاد
عزراییل به آقا: باز تو کارو کاسبی مارو خراب کردی
آقا: بشین رو)ش پدرسگ
عزراییل گونی رو میندازه و میره
عزراییل در حال رفتن زیر لب چند تا فحش میده که آقا جوابش رو با یه علامت فـ اک میده .
حالا آقا روح رو از تو گونی در میاره و به بدن جنازه برمیگردونه
جنازه به هوش میاد ..
جنازه (فرد ناشناس): سلام عرض میکنم . برادرای ارزشی من ، میشه به من بگین که اینجا کجاست؟ من اینجا چیکار میکنم .
آقا به فرد ناشناس : پاشو پدرسگ . پاشو برو بشین یه گوشه . دماغتم پاک کن ،داره ازش خون میاد
شروین: جناب میشه یبار بلند و واضح
شروین: بگید
شروین: خدا رو شاکرم
فرد ناشناس: بله دوست عزیز چرا نمیشه
فرد ناشناس: خدارو شاکرم
شروین: شناختی ارسلان ؟
ارسلان: اره . میشه یبار بگید پنالتی 100 درصد مارو نگرفتن
ارسلان: اگه میشه یبار بگید
فرد ناشناس: چرا نمیشه. پنالتی 100 درصد مارو نگرفتن
در این لحظه ارسلان و شروین از خنده دارن منفجر میشن ولی به روی خودشون نمیارن
ارسلان: شروین خودشه .
شروین: ارسلان خودشه
شروین: به صراحت میگم
شروین: خودشه
ارسلان: یه بار دیگه بزار منم با صراحت بگم که خودشه
دایی: کی خودشه داداش ؟
ارسلان: خودشه دیگه آقای دایی. شروین که با صراحت گفت. هنوز نفهمیدی کیه ؟ برادر ارزشی اقای قلعه نوییه .
در این لحظه دایی از خنده دل درد گرفته و روی زمین دستو پا میزنه
قلعه نویی: علی جان تو اینجا چیکار میکنی ؟
دایی : خودمونی نشو باو .علی جان کیه . تو تلوزیون حرمتت رو نگه میدارم. وگرنه پشـ ـمم حسابت نمیکنم.
قلعه نویی: ببین بیا کی*ر*مو بخور ..
در این لحظه شروین جلوی دهن امیر خان رو میگیره
حالا دایی عصبانی میشه و میگه تو مگه کیـ * رم داری که ارسلان میپره و جلوی دهن دایی رو میگیره
حالا آقا عصبانی میشه و میگه تموم کنید پدرسگا. کلتون رو پاره میکنما
قلعه نویی به شروین میگه این دیگه کیه ؟
شروین: چـــــــی داداش ؟
قلعه نویی: من بچه ی نازی آباداما !
شروین: بیا سر*شو بگیر آقای محترم
اقا به قلعه نویی: خفه شو پدرسگ ، توله سگ ، مادرسگ ، میزنم کلتو پاره میکنم و ..... که قلعه نویی ازترس به خودش میشاشه و میگه گـ ـه خوردم.
در این لحظه سرهنگ فیروز کریمی رو می بینیم که میاد وسط معرکه و با یه داد همه رو خفه میکنه.!!!!!!!!!!!!!
ارسلان: اقای فیروز کریمی؟
فیروز: بله عزیزم خودم هستم
ارسلان: مگه شما برگشتی به کار قبلیت ؟
فیروز : آره از موقعی که این پدرسگا منو فرستادن دسته 2 دیگه فوتبال رو گزاشتم کنار و اودم تو کار قبلیم
6 دقیقه تبلیغ
برمیگردیم به ری اکشن ... امیر The Mizard جلوی دوربین وایساده ...
امـــیر: خوب خبر خوبی که برای همه طرفدرانم هست این هست که من و احسان تصمیم گرفتیم مشکلاتمون رو کنار بذاریم
امـــیر: پسر ، این یعنی بهترین تگ تیم تاریخ آی آر ای دبلیو دوباره متحد شد !!!
امـــیر: اینم یعنی نوید و شهریار باید بترسن ! اون کمربند هایی که الان نگه داشتین فقط مال ماست و روی شونه ما زیباست !!!
امـــیر: راه های زیادی هم باری شکست دادنتون و اون هلز گیت مزخرفتون داریم !!!
امـــیر: مردم فقط به عشق ما به ورزشگاه می آن شما ها فقط کمربند هامون رو دزدیدید !!
امـــیر: مطمئن باشید که هر کدوم از ما حتی تنهایی هم می تونیم داغونتون کنیم !!! من و احسان با وجود مشکلات سابقمون در حال حاظر متحد ترین تیم تاریخ هستیم !!!
امـــیر: پس در ( 2012 اند آ، د ورلد ) ما کمربندهامون رو به سادگی ازتون می گیریم !!!
امـــیر: و ثابت می کنیم از شما بهتریم !!!
امـــیر: Because We Are ( The Sur-Zard ) & We Are Awesome !!!
3 دقیقه تبلیغ
برمیگردیم به اتوبان
شروین به فیروز: جناب ببینید .. من داشتم خیلی آروم با احتیاط حرکت میکردم که این آقای دایی زدن رو ترمز و من از پشت به ایشون خوردم .. ایشون هم به آقای امیر قلعه نویی خوردن ... که باعث شد این تصادف شکل بگیره
شروین: از نظر من مقصر این تصادف کسی نیست جز علی دایی !!
دایی : ببخشید فیروز خان . ولی این پسر بچه ( شروین ) مثل وحشیا زد به ماشین من . من داشتم مثل همیشه با 30 تا میرفتم.
فیروز : بیا اینجا اقای شروین
فیروز شروین رو یه گوشه برده و در گوشش میگه: ببین از اونجایی که من از قیافه و استیل این علی دایی اصلا خوشم نمیاد مقصر رو اون اعلام میکنم. ولی تو هم باید یه حالی به من بدی .
در این لحظه شروین این قضیه رو با آقا در میون میزاره و آقا با عصبانیت به فیروز میگه : پدرسگ از بچه ی مردم حال میخوای. بزنم کـ ـونت رو پاره کنم. بزنم کلتو پاره کنم. چشماتو در بیارم. ها ؟ مادرسگ !
فیروز هم مثل قلعه نویی به خودش میشاشه و میگه من فقط یه شوخی کوچولو کردم. آقا شروین سرور ماست
حالا قلعه نویی میپره وسط و میگه .. همش تقصیر اینه .. این به من زد من مرده بودم ( اشاره به دایی )
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ادامه دارد ...