[align=center][size=large]امیر واعظ آشتیانی : علاقه روسا به آدم های متملق، بزرگترین گرفتاری تشکیلات است[/size]
مصاحبه هاي واعظ آشتياني غالبا جنجالي است . او اين بارهم در گفتگويي صريح به خيلي از مسائل پرداخته است.مرور گفته هاي او اين امررا ثابت مي كند
• اعتقاد دارم امروز در کشورهای بزرگ دنیا، ورزش به اصلی*ترین و تنها مقوله واقعا اثرگذار یک جامعه تبدیل شده است. ورزش حالا به*جای سیاست و اقتصاد، کشورها را متمایز می*کند. با استفاده از پتانسیل*های بالایی که ورزش دارد، جای خودش را در بین مردم دنیا باز کرده و کشورهای بزرگ هم این موضوع را به*خوبی درک کرده**اند. در حاشیه رقابت*های ورزشی بزرگ مثل المپیک و جام*جهانی، این فقط مدیران بزرگ و خوش*فکر هستند که می*توانند قدرت سرود*ملی یک کشور را درک کنند.
• فرض کنید در کشور آمریکا یا انگلیس که مدت*هاست با ایران ارتباط دوستانه ندارند، جلوی روی میلیون*ها بیننده پرچم ایران بالا برود و سرود*ملی خوانده شود. این*ها همه قدرت ورزش است که حالا به*جای دعوا و نزاع و جنگ، به قدرتمندترین سلاح کشورها تبدیل شده است. کشورها، به*جای گذراندن حواشی و درست کردن مشکلات حاشیه*ای برای خودشان، روی ورزش سرمایه*گذاری می*کنند و با استفاده از این مقوله، به پیشرفت نزدیک می*شوند.
• ژاپن را به*عنوان یک نمونه ایده*آل نگاه کنید. این کشور به*تازگی اعلام کرده که بر اساس برنامه*ریزی*های اساسی کارشناسان*شان، سال*2050 تیم فوتبال ژاپن قهرمان جام*جهانی می*شود. این یعنی این*که برای آن*ها مهم نیست که کدام مدیر و از چه حزب و قدرتی روی کار باشد. برنامه*ریزی*ها انجام شده و کارها بر اساس روال انجام می*شود.
• قدم بعدی پس از برنامه*ریزی، نیروی انسانی مورد*نیاز است. برنامه*ریزی هر چقدر مهم باشد، نهایتا با یک ایده نرم*افزاری آماده می*شود اما این*که چه افرادی با چه مشخصاتی آن را اجرا کنند، یک موضوع مهم به*شمار می*رود. رک و راست اگر بخواهیم نقد کنیم، با حضور آدم*های چاپلوس و متملق و ناتوان، هیچ دوره*ای ورزش ما دچار پیشرفت نمی*شود. اصلا ورزش نیازمند حضور یکسری آدم کارشناس و اهل فن است که به هیچ موضوعی به*جز موفقیت اصل ورزش فکر نکنند.
• بعد از نیروهای انسانی به موضوع و دغدغه مهمی *به*نام ساختار و چارت سیستم ورزش می*رسیم. اگر برنامه*ریزی برای ورزش صورت بگیرد و نیروهای انسانی قوی هم سر کار باشند، عدم تبعیت از ساختار و قانون چارت موفقیت را برای ورزش به*وجود نمی*آورد. این سوال پیش می*آید که در موضوع ورزش، آدم*ها باید در خدمت سیستم باشند یا سیستم*ها در خدمت آدم؟ طبیعتا آدم*ها باید تابع فعالیت*هایی باشند که سیستم برای آن*ها تعریف کرده است. یعنی درست عکس موضوعی که همین حالا در ورزش ایران مشاهده می*کنیم. میل و اختیار مدیران ورزش است که حالا سیستم*ها را تعریف می*کند.
• به*نظر من آدمی* که تابع سیستم نباشد و هر چه مدیر بالادستی*اش بخواهد انجام دهد، یک چاپلوس به*تمام*معنا است و نه یک کارمند در خدمت ورزش. در کنار این موضوع بحث نظارت بر انجام درست کارها مطرح می*شود که خب، طبیعتا این موضوع نیز اکنون در ورزش ما نایاب و پرایراد است. ناظران بر ورزش، درست از همان طایفه*ای هستند که چاپلوسان مدیران بالادستی محسوب می*شوند. بعد از همه این مسائل، به دغدغه نهایی مدیریت کلان می*رسیم. سوال من این است که آیا مدیریت کلان در ورزش یعنی اجازه دخالت یک مدیر در هر موضوع کوچکی و اظهارنظر شخصی و دستوری برای اجرای این میل رئیس؟ مدیریت کلان یعنی استفاده از همه کارشناسان و نه فقط دوستان و همچنین اجرای برنامه*های از پیش تعیین*شده و نه برنامه*های دل*بخواه.
• در مدت 6*سالی که به*طور مستمر در ورزش بودم بارها و بارها برای روسای وقت سازمان ورزش نامه*های انتقادی نوشتم و البته ترسی هم نداشتم که این موضوعات به آن*ها بر بخورد. من خودم را شاگرد مکتب فکری شهید*بهشتی می*دانم که می*گفت: «زبان تند دوستانه من را بر زبان شیرین منافقانه برخی ترجیح دهید.» زمانی*که در شورای شهر عضو بودم، بارها و بارها برای آقای احمدی*نژاد که آن روزها شهردار تهران بودند روی تکه*کاغذهای کوچک نامه می*نوشتم و زیر آن هم قید می*کردم که بعد از خواندن این موارد، نامه را پاره کنید. چون اعتقاد داشتم نباید مسائل را در بوق و کرنا کرد. من مخفیانه از خیلی از مدیران انتقاد می*کردم. اما همین امروز در ورزش ما خیلی*ها هستند که از کار کارشناسی فقط آن قسمتی را یاد گرفته*اند که تعریف و تمجید دارد.
• 20ساله بودم که مسئول تربیت*بدنی کرج شدم و اولین تجربه کاری در حوزه ورزش را آن*جا به*همراه داشتم. ریاست فدراسیون و عضویت هیات*مدیره و ریاست باشگاه را هم که داشتم. طبیعی بود که به*واسطه تجربه*های مدیریتی*ام، پیشنهاد این کار را دریافت کنم. • به یک موضوع اشاره کنم که شاید جایی بیان نکرده*ام. من بعد از انتخابات، از طرف کارگروه انتخاب وزرا، برای تصدی 2پست وزارت صنایع و سازمان تربیت*بدنی دعوت به فعالیت شدم. قرار بود تا برنامه خودم را برای هدایت این 2سازمان بزرگ ارائه کنم. خوب در آن زمان به این نتیجه رسیدم که وارد این فضا نشوم و از رئیس*جمهور تشکر کردم و انصراف دادم. اما در موضوع ورزش نه به*عنوان یک برنامه که به*عنوان یک پیشنهاد، 2، 3صفحه*ای را به این کارگروه تحویل دادم.
• برای موفقیت در ورزش همگانی باید همگانی*کردن ورزش و امکانات این بخش را به شهرداری*ها واگذار کنیم. ضمن این*که با بودجه خوبی که می*توان به شهرداری*ها داد، از آن*ها انتظار داشته باشیم که این قسمت از کار را برعهده بگیرند. الان به اشتباه در فدراسیون*ها کمیته*های همگانی تشکیل می*شود و اصلا معلوم نیست که کار آن*ها چیست و وظایف اصلی فدراسیون چه بوده...من در اولین اقدام رسمی*ام از رئیس سازمان خواستم که موضوع واگذاری ورزش به شهرداری*ها را به*صورت جدی دنبال کند.
• باید آن*هایی را که جلوی موفقیت این قطار را گرفته*اند مشخص شوند. نمونه بارز آن هم نبود یک اتفاق*نظر برای تحمل مخالفان است. حالا حتی می*بینیم که افرادی با نگاه سیاسی مخالف نمی*توانند وارد این فضا بشوند. خود من در زمانی که مسئول بودم روی این موضوع حساسیت داشتم که هیچ فردی با نگاه مخالف من نسبت به عالم سیاست، از جریان ورزش حذف نشود. این را نزدیکان من هم می*توانند شهادت بدهند.
• یکی از مواردی که خودش ترمز موفقیت محسوب می*شود جهل مدیران است. یعنی من به*عنوان یک مدیر تا زمانی که از خرابی جایگاهم در هراس باشم، اجازه نمی*دهم که کارشناسان وارد چرخه مدیریتی شوند مبادا که دچار مشکل شوم. تنگ*نظری و خودمحوری همه و همه جزو ویژگی*های یک خطر جدی برای موفقیت ورزش است. نمونه*های این را هم که حالا می*توانید به وفور ببینید. برخی از روسا هستند که از آدم*های متملق خوش*شان می*آید و همین موضوع می*شود اول گرفتاری*های یک سازمان و تشکیلات.
• احساس من در دوران قائم مفامی سازمان تربیت بدنی این بود که برخی انتصابات منطبق بر منطق و اصول نیست. طبیعتا نمی*توانستم این موضوع را قبول کنم که یک اتفاقی که نه تدبیر پشت آن هست و نه پایه کارشناسی دارد در مجموعه*ای که در آن مسئولیت دارم، انجام شود.
• واقعیت قضیه این است که من در زمانی که به*عنوان قائم*مقام سازمان ورزش انتخاب شدم، عده زیادی از گروه*های مختلف از این انتخاب تعریف کردند. این گروه*ها تصور می*کردند که فردی مثل من شاید بتواند تغییری در سیستم ورزش به*وجود بیاورد. خب، بعد از 2، 3ماه کار به این نتیجه رسیدم که به احترام این گروه*های ورزشی هم که شده نباید در سازمان باقی بمانم و اجازه بدهم این ایده*های اشتباه به نام من هم تمام بشود.
• اعتقاد دارم یک ورزشکاری که قهرمان است، نمی*تواند حتما یک رئیس و مسئول خوب برای فدراسیون هم باشد. قهرمانی صرف، ملاک برای ریاست نیست. این*طور باشد که ما ده*ها هزار قهرمان داریم. اگر این قهرمان، مدیر بود، تجربه داشت و تحصیلکرده هم بود اتفاق خیلی مبارکی است اما واقعا در بسیاری از موارد، این ویژگی*ها در کنار هم وجود نداشت. این موارد ریز و درشت در نهایت باعث شد که من جدا شوم.
• مسئولان فعلی ورزش بیایند خیلی رک و راست با مردم حرف بزنند. توضیح بدهند که کجا بودیم، به کجا رسیدیم و قرار است به کجا برویم. من در این مدت هیچ چیزی در این*باره در سازمان ورزش ندیدم. وقتی یک رئیس فدراسیون هنوز فرق بین تقویم و برنامه کاری را نمی*داند، چه انتظاری می*توانیم از کل ورزش داشته باشیم؟
• یادم هست که با یکی از نمایندگان ورزش ژاپن صحبت می*کردم. خیلی گذرا موضوع کارتون «فوتبالیست*ها» را برایش تعریف کردم و این*که شما چرا این*قدر تخیلی کارتون ساختید. به هر حال «فوتبالیست*ها» از آن*دست کارتون*هایی بود که حتی خود ما هم گاهی تماشا می*کردیم و اتفاقا همیشه هم به این طرز فکر ژاپنی*ها می*خندیدیم. در آن زمان ژاپن اصلا حال و روز خوبی در فوتبال نداشت. این مدیر ژاپنی به من گفت که «فوتبالیست*ها» برای ما یک ایده*آل و یک آینده*نگری بود. ما برای موفقیت فوتبال برنامه*ریزی کرده بودیم و کار فرهنگ*سازی*مان را به «فوتبالیست*ها» سپردیم. چشم*انداز موفقیت ما «فوتبالیست*ها» است و این موضوع را در قالب کارتون به مردم نشان دادیم و در خیلی از جوانان ایجاد انگیزه کردیم. حالا بعد از سال*ها می*بینیم که این مدیر درست می*گفت و کار حساب شده*ای را انجام داده بود.
[hr]
[size=large]مظلومي: از آمدن نكونام به استقلال استقبال مي*كنيم/ هيچ بازيكني نمي*تواند براي من خط و نشان بكشد[/size]
بعد از گذشته 13 هفته از بازي*هاي ليگ برتر، استقلال با پرويز مظلومي نتايج قابل قبولي گرفته است. اين تيم در 13 بازي قبلي فقط يك*بار شكست خورده و با اختلاف يك امتياز نسبت به ذوب آهن در رده دوم جدول قرار دارد. مظلومي اميدوار است امسال با استقلال روزهاي خوبي را تجربه كرده و به قهرماني برسد. البته مربيگري در استقلال و پرسپوليس به دليل حاشيه*هاي زياد اين دو تيم سختي*هاي خاص خودش را دارد ولي مظلومي معتقد است اوضاع استقلال آرام و بدون حاشيه است. سرمربي استقلال در گفت*وگويي اختصاصي به سوالات پاسخ داد و حرف*هاي جالبي زد.
*به نظر مي*رسد كه امسال مدعي جدي قهرماني هستيد؟
استقلال هميشه مدعي است ولي من خوشحالم كه طبق برنامه با اهدف*مان پيش مي*رويم. قبل از شروع فصل هدف*مان اين بود كه در نيم فصل اول جزو سه تيم بالاي جدول باشيم و در نيم فصل دوم براي قهرماني خيز برداريم. هر چند كه قول قهرماني ندادم ولي تلاش مي*كنم تا استقلال قهرمان شود. ما روند خوبي داريم و سياست استقلال هم در امتياز گرفتن اين است كه در بازي*هاي خانگي حتما برنده شويم و در خارج از خانه هم مساوي كنيم. البته در بازي*هاي خارج از خانه هم براي برد به ميدان مي*رويم و هجومي بازي مي*كنيم.
*با توجه به اوضاع آشفته استقلال، خيلي*ها فكر نمي*كردند كه شما در اين تيم نتيجه بگيريد ولي حداقل تا اينجاي كار خوب پيش رفته*ايد.
در هر صورت من ريسك بزرگي كردم و خواستم اداي دين كنم. همه مي*دانند كه آن زمان شرايط استقلال به هم ريخته بود ولي همه ما در آن زمان شبانه روز تلاش كرديم و يك كار گروهي انجام داديم. در استقلال بازيكنان هم با يكديگر يك دل هستند و براي موفقيت تيم تلاش مي*كنند.
*ولي گاهي اوقات نيمكت*نشين*ها يا اخم مي*كنند يا اعتراض. قبول داريد؟
اگر بازيكن به دليل نيمكت*نشيني ناراحت نشود،* بايد گفت كه خيلي بي*خيال است ولي هيچكس حق اعتراض ندارد. من آماده*ترين نفرات را تمرين مي*دهم و مربي لجبازي هم نيستم. حتي اگر بدانم بازيكني با من خوب نيست ولي به درد استقلال مي*خورد از او استفاده خواهم كرد.
*خيلي*ها معتقدند وحيدطالب*لو بعد از نيمكت*نشيني در دربي با فتح*الله*زاده جلسه گذاشت و بلافاصله فيكس شد. در اين مورد صحبت مي*كنيد؟
من بابت اين شايعات متأسفم. خدا را شاهد مي*گيرم كه تا به امروز فتح*الله*زاده يك كلمه هم در مورد تركيب تيم يا اينكه چه كسي در تركيب قرار بگيرد با من حرف نزده است. او حتي شب بازي از من نمي*پرسد كه چه كساني بازي خواهند كرد،* در ضمن هر بازيكني بخواهد بي*انضباطي كند او را در اختيار باشگاه مي*گذارم. طالب*لو بعد از دربي ناراحت بود و در تمرين شركت نكرد و ما هم او را در اختيار باشگاه گذاشتيم. او جلسه*اي با فتح*الله*زاده داشت و بعد از آن بلافاصله در تمرينات حاضر شد. محمد محمدي هم آسيب ديده بود و ما از طالب*لو استفاده كرديم كه اتفاقا خوب هم جواب داد. هيچ بازيكني نمي*تواند براي من خط و نشان بكشد يا اينكه اخم كند. اتفاقا اگر اخم كند بدترين تمرين را براي او در نظر خواهم گرفت.
*آيا پورحيدري و حجازي در كار شما دخالت مي*كنند؟
خير، به هيچ وجه. من در مسائل فني مشورت مي*گيرم ولي تصميم*گيري درباره اين موضوع فقط به اعضاي كادرفني ارتباط دارد.
*چرا بعد از بازي با پرسپوليس در روزنامه*ها با علي دايي جنگ رسانه*اي داشتيد؟
من عادت ندارم در مورد كسي حرف بزنم و هيچ وقت هم در مورد دايي حرف نزدم. هيچ وقت دوست ندارم دنبال مسائل حاشيه*اي بروم تا تمركزم را از دست بدهم. بعد از دربي و مردود اعلام شدن گل پرسپوليس حرف و حديث*هاي زيادي به وجود آمد و من هم از تيم خودم دفاع كردم وسوالم اين بود چرا كسي در مورد صحنه*هايي كه به ضرر استقلال بود حرف نمي*زند؟
*در اين فصل بارها پيش آمده كه تركيب و سيستم استقلال را تغيير داده*ايد و خيلي*ها از شما در اين مورد انتقاد مي*كنند. نظر خودتان چيست؟
ما با دو سيستم 3ـ3ـ4 و 2ـ5ـ3 بازي مي*كنيم و انتخاب سيستم و تركيب به شرايط تيمي خودمان، وضعيت بازيكنان و سبك بازي حريف بستگي دارد. اتفاقاً* اين موضوع كه تيمي نمي*تواند دست ما را بخواند به نفع استقلال است و به عنوان مثال هيچ كس فكر نمي*كرد مقابل پرسپوليس با سيستم 3ـ3ـ4 بازي كنيم.
*قبول داريد آندره لوييز دفاع راست استقلال چندان خوب كار نكرده است؟
او بازيكن خوبي است ولي گاهي اوقات اشتباه مي*كند. مهمترين مشكل لوييز نداشتن درك متقابل است كه آن هم به ندانستن زبان مربوط مي*شود. او بازيكن با اخلاق و زحمتكشي است.
*دوسانتوس هم خريد بيهوده*اي بود. قبول داريد كه شما هم به عنوان سرمربي در جذب اين بازيكن مقصر هستيد؟
خوب و بد يك بازيكن به مربي مربوط مي*شود. يك روز به پايان فصل نقل و انتقالات باقي مانده بود كه با عجله او را جذب كرديم. سانتوس سابقه روشني داشت و ما فكر كرديم در شرايط بازي قرار دارد. او در ابتدا اضافه وزن داشت و بعد كه به شرايط بازي رسيد آسيب ديد. اين اواخر هم مشكل خانوادگي پيدا كرد و در نهايت جدا شد. او از لحاظ اخلاقي بازيكن خوبي بود و در نيم فصل دوم مي*توانست به استقلال كمك كند.
*نگران نيستيد اين قضيه براي قادرحسن هم تكرار شود؟
او بعد از آمدن به تهران بايد تست پزشكي بدهد و در تمرينات شركت كند.
*ولي باشگاه استقلال با قادرحسن قرارداد بسته و شما مجبوريد او را به تيم اضافه كنيد. بهتر نبود اول تست مي*گرفتيد و بعد قرارداد را امضا مي*كرديد؟
الان بازيكنان خارجي مثل هندوانه در بسته هستند و آن زمان تمام شده كه بيايند و تست بدهند. حجازي و فتح*الله*زاده بازي او را از نزديك ديده*اند و من هم سي دي بازي*هاي قادرحسن را ديده*ام او در تمرينات حاضر خواهد شد و اگر شرايطش مناسب بود به تيم اضافه مي*شود.
*اگر قادر حسن نظر شما را جلب نكرد آن وقت چكار مي*كنيد؟
اگر آن چيزي كه مي*خواستيم نبود جذبش نمي*كنيم.
*قضيه ترانسفرشدن ميلاد ميداودي تا چه حد صحت دارد؟
ما به همه بازيكنان*مان احتياج داريم و هيچ بازيكني جدا نخواهد شد. امسال در سه جام درگير هستيم و اتفاقا كمبود بازيكن هم داريم.
*دو هفته پيش جواد نكونام در مصاحبه*اي اعلام كرد كه پس از بازگشت به ايران در استقلال يا پرسپوليس بازي خواهد كرد. آيا دوست داريد او را جذب كنيد؟
جواد از فوتباليست*هاي خوب ايران است و صددرصد از آمدن او استقبال مي*كنيم.
*نظرتان در مورد بازي با صنعت نفت آبادان چيست؟
خوشحال شدم كه اين بازي با حضور تماشاگران برگزار خواهد شد. فقط ازتماشاگران خونگرم آباداني خواهش مي*كنم مراقب باشند تا محروم نشوند و حيف است كه بازي*هاي صنعت نفت بدون تماشاگر برگزار شود. من همين*جا از همشهري*هاي آباداني*ام رخصت مي*گيرم تا در ديدار با صنعت نفت روي نيمكت بنشينم. مطمئناً* مقابل اين تيم خوب بازي سختي در پيش داريم ولي اميدوارم سه امتياز را بگيريم.
[/align]








پاسخ با نقل قول


علاقه مندی ها (Bookmarks)