بزرگترین انجمن کشتی کج ایران   ایران یو افــ سی
محل تبلیغات شما wwepars

User Tag List

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: IR^NWWE :: ReACTION - [Dec,27 2010] Special

  1. Top | #1

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو با سابقه
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    شماره عضویت
    2023
    نوشته ها
    1,711
    تشکر
    2,453
    تشکر شده 4,037 بار در 509 ارسال
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    935 Thread(s)

    پیش فرض IR^NWWE :: ReACTION - [Dec,27 2010] Special

    نام شوء: ری اکشن
    شبکه: StarZ
    قسمت: سوم ( ویژه )





    نیسان وانت بی ای رو میبینیم که توی اتوبان همت داره حرکت میکنه و به سمت آرنا میره ...
    دوربین به زاویه ای نزدیکتر میره .. شروین و آقا بشیر رو میبینم .. ( شروین پشت فرمون - آقا کنارش )
    یه نفر کنار اتوبان داره دست تکون میده

    آقا: این بدبخت کیه دست تکون میده ..
    شروین: نمیدونم سرورم .. بیخیال
    آقا: چی چیو بیخیال .. این آقا به نظر میرسه دوست شما باشه .. بزن کنار
    شروین: چشم سرورم ...
    مسافر: دهکده ! دهکده ! بی پدرا هیچکی نگه نمیداره تو این سرما ! آها یه وانت داره میاد. خدا کنه این یارو نگه داره. داداش دهکده !
    مسافر: دمش گرم نگه داشت
    شروین: چی شده ؟

    مسافر که صورتش هم خوب معلوم نیست میگه :

    مسافر: سلام .خسته نباشی. دهکده میری داداش ؟ من مسیرم اونوره !
    شروین: هم مسیریم .. برو اون عقب بشین
    مسافر: عقب آخه جای گوسفنده که ( مسافر تو دلش: مرتیکه ) ! چند میگیری تا اونجا حالا ؟
    شروین: جات خوبه .. برو عقب الان افسر میاد .. بعدا صحبت میکنیم
    مسافر: باشه ! حرکت کن.
    شروین: وایسا
    شروین: یادت باشه بنزین گرون شده ها
    مسافر: چی میگی ؟
    مسافر: خو که چی ؟
    مسافر: میخوای دوبله بگیری؟
    شروین: از دوبله هم بالاتر ... اگه پول نداری نرو عقب
    مسافر: حالا برو ، با هم کنار میایم ! ( مسافر تو دلش: عجب آدمیه یارو ! فکر پوله فقط )
    مسافر: برو
    مسافر: برو یخ کردیم ، سرد هوا
    آقا: برو عقب زیاد حرف نزن

    ماشین حرکت میکنه ...
    5 دقیقه بعد ...
    در همین لحظه شروین با سرعت خیلی زیاد از پشت به یه بنز میزنه !! و مسافر از پشت وانت پرت میشه روی شیشه عقب ماشین جلویی !!!

    شروین: آه خدای من
    آقا: پدرسگ ج*نده الان میرم کلشو پاره میکنم





    شروین و آقا از ماشین پیاده میشن ... شروین سریع میره سمت مسافر ...

    مسافر داره دادو فریاد میزنه ...

    شروین: داداش چی شدی .. خوبی تو سالمی ؟
    مسافر: آقا چیکار میکنی ! ریـ دی با این دست فرمونت !

    صورت مسافر معلوم میشه !!! کسی نیست جز ارسلان !

    شروین: اااا
    شروین: کثاف تویی که .. کی گفت پانو بزاری تو وانت من
    ارسلان: اِ . . ! تویی مرتیکه . من اگه میدونستم تویی پامو نمیزاشتم تو این اونت تخمـ* ـیت !
    ارسلان: نزدیک بود به فنا برم.
    شروین: الان دهنتو میــــــ *گام

    شروین و ارسلان درگیر میشن .. شروین داره سر ارسلان رو میکوبونه به کاپوت جلوی نیسان ...
    حالا آقا و راننده ماشین جلویی میان تا شروین و ارسلان رو جدا کنند !

    شروین: ولم کن سرورم بزار دهنشو بــــ*گام
    آقا: ری اکشن .. به ری اکشن نمیرسیم
    شروین: اووووووه
    شروین: وایسا من یه تماسی بگیرم الان میام

    ارسلان: آقای محترم ! ببخشید منو ول کن . میخوام کـ *ون این مرتیکه رو پاره کنم. من اگه میدونستم این که با یه موتور گازی هم شده میرفتم ارنا نه با این.
    ارسلان: ول کن ، ول کن تا عقده هامو خالی کنم.
    راننده: خیلی عذل میخوام خیلی ببخشید .. الان بهتره دعوا نکنید
    راننده: کی خسالت منو میده ؟
    ارسلان: خسارت شما رو این کونـ ی باید بده !
    ارسلان: شما چقدر قیافت آشناست !
    ارسلان: من شما رو یجا دیدم !
    راننده: بله خوب !
    ارسلان: هی شروین بیا اینجا کارت دارم
    شروین: خفه شو دارم حرف میزنم
    ارسلان: بیا اینجا . میگم این یارو اشنا نیست ؟
    آقا: پدر سگ جـــ*نده
    آقا: میزنی رو ترمز
    آقا: کلتو پاره میکنم
    آقا: کمرتو میشکونم
    آقا: گردنتو میشکونم

    ارسلان سریع میپره آقا و چشماشو میگیره تا صدمه ای به راننده ماشین جلویی وارد نشه !

    ارسلان: آقا عصبانی نشو گور پدر یارو . اصلا ** خورد خسارت خواست. من خودم توجیحش میکنم که خفه شه .
    ارسلان: حرص نخور
    ارسلان: واست ضرر داره
    آقا: منم این پدرســـگ جنـ*ده رو یجا دیدم
    آقا: باریکلا آقا چه قد بلندی هم داره
    ارسلان: آره میگم که آشناست
    ارسلان: کیه ؟ کیه ؟ کیـــــــــه ؟ این یارو !

    شروین تلفن رو قطع میکنه و به سمت ارسلان میاد

    ارسلان: شروین ، بیا اینجا بینم . کار خصوصی دارم باهات.
    شروین: چی میگی ؟
    ارسلان: گوشتو بیار . میگم این یارو آشناست. جون تو من اینو یجا دیدم. ماشینش رو هم نیگا . قیمت خون توئه ! یعنی تو رو میخره میفروشه. به نظرت کیه؟
    شروین: چی میگه !! وایسا
    شروین: اا .. به .. چاکر آقای دایی !!!
    علی دایی: چاکلتم داداش



    ( ارسلان در این لحظه از خنده دل درد گرفته ولی به روی خودش نمیاره )


    دوربین میره به آرنا

    ..:آماده ای ؟ .. خوب بریم ...

    !!!

    علی کارتر رو میبینیم جلوی دوربین ... دوستان عزیز .. به ری اکشن خوش آمدید !! ( علی میخنده )

    آهنگ ری اکشن زده میشه ...


    امشب در ری اکشن:
    صحبت های سجاد در مورد زیر بودن ...
    حسین .. امیر و ... میر علی

    سجاد رو میبینیم که داره دنبال شروین میگرده ..

    سجاد: شروین , کدوم گوری هستی ؟

    علی کارتر میره سمت سجاد ...

    علی: چکار داری با شروین ؟
    سجاد: قرار بود مصاحبه کنم ...
    علی: شروین امروز نمیاد , ری اکشن دست منه ...
    علی: هوی فیلمبردار , بیا اینجا ...


    سجاد: من اينجام که بگم زير شاخه بودن خيلي بده
    سجاد: همش بايد زير باشي
    سجاد: اما با کمک دوستي که توي ليگ بالاتر دارم به زودي ميام بالاي شاخه
    سجاد: به من گفت که دستمالي رو بايد به دست بگيري و خيسش کني و با اون خ*ايه ساسان رو بمالي
    سجاد: و من هم به زودي اين کار رو ميکنم
    سجاد: راجب به مسابقه قبلي که داشتم هم بگم که حريف من خيلي ضعيف بود
    سجاد: ولي نميدونم داور چرا انقدر دوس داشت که اون ببره
    سجاد: يا حريفم يه داور پول داده بود يا به ساسان ک*ون داده بود
    سجاد: حالا من دقيقشو نميدونم
    سجاد: يه تماشاگري هم بعد از بازي اومده بود پيشم و ميگفت : با من ازدواج کن . ديشب پيشم خواب*يده بود و من همين الان فهميدم دختر عرفان بوده
    سجاد: فيلم هم گرفتم با موبايلم و شايد امروز توي اينترنت گذاشتم
    سجاد: يه چيزي هم از منيجر زيرشاخه مي خوام که يه خورده رينگ رو تميز کنه . آخه در شروع شو پوريا داشت ک*و ن ميداد
    سجاد: و رينگ الوده به اسپ*رم هاي زيادي شده بود
    سجاد: يه سوال از ساسان دارم : چرا توي کمپاني از ديوا استفاده نميشه ! توي اين کمپاني افراد دوج*نسه اي زياد هست . ديگه نمي خوام مثال بزنم .
    سجاد: از يه منبع آگاه شنيدم که يکي از کج کارهاي خوب کمپاني يعني احمدرضا مفقود شده و اصلا توي مسابقات نيست . دليلشم به من گفتن ولي به خاطر اين که حرمت ها شکسته نشه چيزي نميگم .
    سجاد: در کل من اصلا از وضعيتم توي کمپاني راضي نيستم . بابا من جوونم .اخه کمپاني جاي افرادي مثل شروين هست ؟
    سجاد: ايشون فقط ياد داره توي مسابقات اداي سانتينو مارلا رو در بياره. و بگه اينا رو از آقا بشير ياد گرفتم
    سجاد: از ساسان هم مي خوام اين قانون پي جي رو بر داره . من توي هر مسابقه مي خوام چندتا گوشکوب بيارم ولي نميزارن . ميگن خون بده
    سجاد: در اخر از همينجا به همه کج کاراي کمپاني بگم که : من همونيم که ميکردينش . هي ميگفتين بخورش
    سجاد: اما الان ديگه وقت انتقامه .من ميام و حال تک تک تونو ميگيرم .

    علی میاد جلوی دوربین و با سجاد فیس تو فیس میشه ... سجاد توی چشمای علی نگاه نمیکنه ( به دلیل برق چشماش ! )

    درون ذهن سجاد : چه فکي داره اين علي ! بزنم پاينش بيارم ... خنده

    سجاد میخنده و میره ...


    3 دقیقه تبلیغ


    صدا های عجیبی به گوش میرسه . دوربین میاد عقب تر .. صدای شاشــــ یدن شروین کنار جاده بود !


    شروین زیپو میکشه بالا و برمیگرده سمت ماشین ...
    شروین: آقای دایی اشکال نداره ما یه چند تا عکس با شما بگیریم ؟
    دایی: داداش زدی ماشینمو داغون کردی عکسم میخوای بگیری ؟
    آقا: پدرسگ ج«ن*ده .. میزنی رو ترمز .. میخوای خسارت بگیری ؟ بزنم کلتو پاره کنم ؟ اونی که باید خسارت بده تویی ..
    ارسلان: میگم بجای این کل کل کردن بیا یه صلوات بفرستیم بریم پیکارمون. آقای دایی شما که منو شروین و این نیسان رو و ( البته آقا نه ) همرو عرض یه دقیقه میخری میفروشی
    ارسلان: دیگه خسارت میخوای چیکار؟
    ارسلان: جان خودم شروین این نیسان رو قسطی خریده.
    ارسلان: هنوز قسطاش تموم نشده . با این خرج یه گله رو میده

    دایی قرمز میشه .. تا میاد جواب بده برق چشمای آقا دایی رو به راه راست هدایت میکنه
    بله . دایی در حال تحول هست و یهو از حال میره و ارسلان براش یه آب قند میاره(حالا معلوم نیست وسط اتوبان آب قند کجا بود)

    آقا در حال نصیحت دایی هست
    آقا: پدرسگ یخورده گذشت کن
    آقا: توله سگ حالا مگه ماشینت چی شده ، فقط یه خراش برداشته( این در حالی هست که ماشین دایی از وسط نصف شده )

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

    آقا کم کم داره عصبانی میشه که شروین آرومش میکنه


    در همین لحظه شروین که داره به جلوی ماشین دایی نگاه میکنه میگه
    شروین: کسی خبر داره این ماشین از کی اینجاست ؟
    ارسلان: نه این دیگه مال کدوم خریه؟
    دایی: داداش چی شده ؟
    آقا: این مــــ ادر سگ از کجا پیداش شد !
    ارسلان: آقا عصبی نشو. نمیدونم این بی پدر دیگه از کجا پیداش شده. الان می بینیم که کی هست.
    ارسلان(به شروین): برو ببین جلو کی نشسته . بیا دو تایی بریم
    آقا : شروین شماره ی 110 چنده ؟
    شروین : آقا ببخشید . ولی شمارش روشه دیگه
    آقا: خودم میدونستم میخواستم تورو امتحان کنم
    شروین: ببخشید که جسارت کردم آقا. ** خورم. غلط کردم.
    در این لحظه اقا با 110 تماس میگیره تا افسار به محل فرستاده بشه ...

    شروین و ارسلان میرن جلو تا ببینن ماشین جلویی کیه ...
    راننده ماشین جلویی بیهوش شده ...

    ارسلان : شروین ببین چطوری امروز رو به ** کشیدی. از اونور زدی ماشین قهرمان ملی و ارزشی کشور آقای دایی رو به گند کشیدی . از اینور هم یه جنازه رو دستمون گذاشتی.
    ارسلان: ببین مرده ؟
    شروین: مگه من زدم .. آقای دایی زده !
    ارسلان: ببین مرده ؟

    شروین در ماشین رو باز میکنه .. مقتول از ماشین میوفته بیرون
    شروین: کمربندش هم که نبسته ..
    شروین سرشو میزاره رو قلب راننده ..
    شروین: متاسفم .. فاتحمه صلوات.

    5 دقیقه تبلیغ


    برمیگردیم به ری اکشن ... حسین داره به سمت دوربین میاد ...

    حسین: بزار من اول از همه برم سراغ اون مراسمی که خیلی ها بهش میگفتن اسلمی ...آخه اون مراسم رو میشه بهش گفت اسلمی ؟
    حسین: ساسان آبروی خودش رو برد با اون مراسم . وقتی پررویه کمپانی تو مراسم نبود باید در اون مراسم رو گل گرفت ..
    حسین: من حتی کاندید نبودم . منی که اینقدر برای این کمپانی قشنگ کشتی گرفتم .
    حسین: این ماسم نشون داد که این کمپانی اصلا سالم نیست ....
    حسین: شیه چیز هم به اون ارسلان گندو گوز میگم .. مردک اخه تو رو چه به من ؟ تو بزرگترین خطای زندگیت این بوده که با صابون شکف دستی زدی . اونوقت میای با من خودتو در گیر میکنی ؟ با شروین درگیر میشی ؟
    حسین اون شروین اراده کنه تو رو تیکه پارت میکنه .. منم بدون اراده میخورمت مردک . 2 نفر بهت گفتن جی ام واقعا فکر کردی حالا خوده تدی لانگ هستی ؟
    حسین: ارسلان جون این قبری که تو بالا سرش داری گریه میکنی مرده تشو نیست .. پس الکی تیریپ نیا واسه من ..

    ...
    ویرایش توسط TeZAR : 12-27-2010 در ساعت 06:59 PM
    22 کاربر مقابل از TeZAR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Ariyan (12-27-2010), Arsalan (12-27-2010), AĦӍẪÐƦÉȤA (12-28-2010), Didoo (12-27-2010), El Residente (12-27-2010), Goldberg The Man (12-27-2010), Holy Diver (12-27-2010), JMJ (12-27-2010), Keyvan (12-28-2010), MEĦRAN (12-27-2010), MEĦRSĦAР(12-28-2010), MrHOF (01-01-2014), MrSAMET (12-27-2010), OmidHBK (12-27-2010), SASAN (12-27-2010), Sarkesh (12-27-2010), The Great One (12-28-2010), The Last Outlaw (12-28-2010), The Shadow (12-27-2010), The Survivor (12-27-2010), Xtreme (12-27-2010)
    امضای ایشان


    I'm back / And I'm better than ever

  2. Top | #2

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو با سابقه
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    شماره عضویت
    2023
    نوشته ها
    1,711
    تشکر
    2,453
    تشکر شده 4,037 بار در 509 ارسال
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    935 Thread(s)

    پیش فرض

    حسین: بزار هروقت تو محل 2 نفر بهت سلام کردن اونوقت بیا شاخ و شونه بکش ...
    حسین: خواستی هم گنده بشی بیا دم محل ما سلام کن ! 100 درصد گنده میشی .
    حسین: یه صحبتی هم بابک دارم .... نه اصلا ولش کن در حده صحبت کردن نیست . اونو فقط باید ********** به مولا !
    حسین: شروین هم که الان تعجب میکنم پیداش نیست همیشه تو راهرو ول بود ملق میزد .. علی جون اگه دیدیش سلام برسون بهش .
    حسین: همین دیگه چیزه خاصی ندارم .. فقط به ارسلان میگم مراقب خودت باش ... مخصوصا مراقب 2 تا خان دایی ها و وسطشون که سولاخه !!!


    برمیگردیم به اتوبان ...


    دایی: ببخشید ، ولی من اصلا و ابدا با ایشون برخوردی نداشتم.
    آقا: تو کشتیش قاتل
    دایی به آقا: خیلی ببخشید آقای محترم. شما رو چه حسابی منو متهم میکنی! نه من میخوام ببینم چرا تهمت و بهتون میزنی.



    آقا: من اصلا نمیخوام با شما حـــــــــــــرف بزنم , شما گمشو
    دایی در این لحظه اعصابش کیـ ری شده و به شدت قرمز شده. دایی رو به آقا میگه : آقای محترم شما اصلا چرا خودتو میندازی وسط. من دارم با ایشون صحبت میکنم. ( برای درک بهتر مطلب لطفا به سبک دایی بخونید )


    در این لحظه شروین غیرتی میشه و میاد تا به دایی یـــــــــه فیلیپینی بزنه ..



    که ارسلان ، شروین رو از این حرکت منصرف میکنه. این در حالی هست که آقا شروین رو تشویق به زدن این حرکت میکنه.

    اما شروین خشم خودش رو کنترل میکنه ، میگه: دستو بینیم باو
    ارسلان تو گوش شروین یه چیزی رو آروم زمزمه میکنه. باو شروین این علی دایی هستا. الان تو فیلیپینی بزنی بعدا جوره دیگه کـ *ـونمون پارست . ( آقا : بزن شروین ، بزن )
    شروین: چی میگه ؟
    هیچکس آروم نمیگیره که در این لحظه ارسلان عصبانی میشه و یه داد بلند میزنه.
    ارسلان: بابا بسته دیگه . همه خفه شید ! جنازه رو زمین مونده.
    آقا : با من بودی ؟
    ارسلان : نه آقا شما رو فاکتور گرفتم.
    شروین: این جنازه چقدر قیافش آشناست .. اینو من یجا دیدم ...
    ارسلان: آره . چقدر هم قدش کوتاه. فکر کنم کلا 157 سانتیمتر باشه
    ارسلان: کوتش چه باحاله. کت پوشیده ولی تنگار اُورکت هست !
    دایی به شروین: دستم به دامنت .. یه کالی بکن
    شروین یکم تفکر میکنه .. و به فکرش میرسه که از قدرت بهشتیه آقا استفاده کنه ...
    شروین: آقا دست این بدبخت به دامنت .. بیا یه کاری بکن ...
    آقا شروین رو کنار میزنه ... میره میشینه کنار جنازه .. دستاش رو بالا میبره و با صدای بلند فریاد میزنه : یــــا خــــدا الله



    ارسلان : او مای گاد ! واوووو !

    همه جا نورانی شده
    عزراییل رو میبینیم که با گونی داره میاد

    عزراییل به آقا: باز تو کارو کاسبی مارو خراب کردی
    آقا: بشین رو)ش پدرسگ
    عزراییل گونی رو میندازه و میره
    عزراییل در حال رفتن زیر لب چند تا فحش میده که آقا جوابش رو با یه علامت فـ اک میده .
    حالا آقا روح رو از تو گونی در میاره و به بدن جنازه برمیگردونه

    جنازه به هوش میاد ..

    جنازه (فرد ناشناس): سلام عرض میکنم . برادرای ارزشی من ، میشه به من بگین که اینجا کجاست؟ من اینجا چیکار میکنم .
    آقا به فرد ناشناس : پاشو پدرسگ . پاشو برو بشین یه گوشه . دماغتم پاک کن ،داره ازش خون میاد
    شروین: جناب میشه یبار بلند و واضح
    شروین: بگید
    شروین: خدا رو شاکرم
    فرد ناشناس: بله دوست عزیز چرا نمیشه
    فرد ناشناس: خدارو شاکرم
    شروین: شناختی ارسلان ؟
    ارسلان: اره . میشه یبار بگید پنالتی 100 درصد مارو نگرفتن
    ارسلان: اگه میشه یبار بگید
    فرد ناشناس: چرا نمیشه. پنالتی 100 درصد مارو نگرفتن

    در این لحظه ارسلان و شروین از خنده دارن منفجر میشن ولی به روی خودشون نمیارن

    ارسلان: شروین خودشه .
    شروین: ارسلان خودشه
    شروین: به صراحت میگم
    شروین: خودشه
    ارسلان: یه بار دیگه بزار منم با صراحت بگم که خودشه
    دایی: کی خودشه داداش ؟
    ارسلان: خودشه دیگه آقای دایی. شروین که با صراحت گفت. هنوز نفهمیدی کیه ؟ برادر ارزشی اقای قلعه نوییه .

    در این لحظه دایی از خنده دل درد گرفته و روی زمین دستو پا میزنه
    قلعه نویی: علی جان تو اینجا چیکار میکنی ؟
    دایی : خودمونی نشو باو .علی جان کیه . تو تلوزیون حرمتت رو نگه میدارم. وگرنه پشـ ـمم حسابت نمیکنم.
    قلعه نویی: ببین بیا کی*ر*مو بخور ..
    در این لحظه شروین جلوی دهن امیر خان رو میگیره
    حالا دایی عصبانی میشه و میگه تو مگه کیـ * رم داری که ارسلان میپره و جلوی دهن دایی رو میگیره
    حالا آقا عصبانی میشه و میگه تموم کنید پدرسگا. کلتون رو پاره میکنما
    قلعه نویی به شروین میگه این دیگه کیه ؟
    شروین: چـــــــی داداش ؟
    قلعه نویی: من بچه ی نازی آباداما !
    شروین: بیا سر*شو بگیر آقای محترم
    اقا به قلعه نویی: خفه شو پدرسگ ، توله سگ ، مادرسگ ، میزنم کلتو پاره میکنم و ..... که قلعه نویی ازترس به خودش میشاشه و میگه گـ ـه خوردم.

    در این لحظه سرهنگ فیروز کریمی رو می بینیم که میاد وسط معرکه و با یه داد همه رو خفه میکنه.!!!!!!!!!!!!!
    ارسلان: اقای فیروز کریمی؟
    فیروز: بله عزیزم خودم هستم
    ارسلان: مگه شما برگشتی به کار قبلیت ؟
    فیروز : آره از موقعی که این پدرسگا منو فرستادن دسته 2 دیگه فوتبال رو گزاشتم کنار و اودم تو کار قبلیم


    6 دقیقه تبلیغ


    برمیگردیم به ری اکشن ... امیر The Mizard جلوی دوربین وایساده ...

    امـــیر: خوب خبر خوبی که برای همه طرفدرانم هست این هست که من و احسان تصمیم گرفتیم مشکلاتمون رو کنار بذاریم
    امـــیر: پسر ، این یعنی بهترین تگ تیم تاریخ آی آر ای دبلیو دوباره متحد شد !!!
    امـــیر: اینم یعنی نوید و شهریار باید بترسن ! اون کمربند هایی که الان نگه داشتین فقط مال ماست و روی شونه ما زیباست !!!
    امـــیر: راه های زیادی هم باری شکست دادنتون و اون هلز گیت مزخرفتون داریم !!!
    امـــیر: مردم فقط به عشق ما به ورزشگاه می آن شما ها فقط کمربند هامون رو دزدیدید !!
    امـــیر: مطمئن باشید که هر کدوم از ما حتی تنهایی هم می تونیم داغونتون کنیم !!! من و احسان با وجود مشکلات سابقمون در حال حاظر متحد ترین تیم تاریخ هستیم !!!
    امـــیر: پس در ( 2012 اند آ، د ورلد ) ما کمربندهامون رو به سادگی ازتون می گیریم !!!
    امـــیر: و ثابت می کنیم از شما بهتریم !!!
    امـــیر: Because We Are ( The Sur-Zard ) & We Are Awesome !!!

    3 دقیقه تبلیغ

    برمیگردیم به اتوبان

    شروین به فیروز: جناب ببینید .. من داشتم خیلی آروم با احتیاط حرکت میکردم که این آقای دایی زدن رو ترمز و من از پشت به ایشون خوردم .. ایشون هم به آقای امیر قلعه نویی خوردن ... که باعث شد این تصادف شکل بگیره
    شروین: از نظر من مقصر این تصادف کسی نیست جز علی دایی !!
    دایی : ببخشید فیروز خان . ولی این پسر بچه ( شروین ) مثل وحشیا زد به ماشین من . من داشتم مثل همیشه با 30 تا میرفتم.
    فیروز : بیا اینجا اقای شروین
    فیروز شروین رو یه گوشه برده و در گوشش میگه: ببین از اونجایی که من از قیافه و استیل این علی دایی اصلا خوشم نمیاد مقصر رو اون اعلام میکنم. ولی تو هم باید یه حالی به من بدی .
    در این لحظه شروین این قضیه رو با آقا در میون میزاره و آقا با عصبانیت به فیروز میگه : پدرسگ از بچه ی مردم حال میخوای. بزنم کـ ـونت رو پاره کنم. بزنم کلتو پاره کنم. چشماتو در بیارم. ها ؟ مادرسگ !
    فیروز هم مثل قلعه نویی به خودش میشاشه و میگه من فقط یه شوخی کوچولو کردم. آقا شروین سرور ماست
    حالا قلعه نویی میپره وسط و میگه .. همش تقصیر اینه .. این به من زد من مرده بودم ( اشاره به دایی )





    ادامه دارد ...
    ویرایش توسط TeZAR : 12-27-2010 در ساعت 07:33 PM
    14 کاربر مقابل از TeZAR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Ariyan (12-27-2010), Arsalan (12-27-2010), AĦӍẪÐƦÉȤA (12-28-2010), Goldberg The Man (12-27-2010), Keyvan (12-28-2010), MEĦRAN (12-27-2010), MrHOF (01-01-2014), OmidHBK (12-27-2010), Sarkesh (12-27-2010), The Great One (12-28-2010), The Last Outlaw (12-28-2010), The Shadow (12-28-2010), The Survivor (12-27-2010)
    امضای ایشان


    I'm back / And I'm better than ever

  3. Top | #3

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو با سابقه
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    شماره عضویت
    2023
    نوشته ها
    1,711
    تشکر
    2,453
    تشکر شده 4,037 بار در 509 ارسال
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    935 Thread(s)

    پیش فرض

    دایی اعصابش بدجور خورده و میگه : گور پدر ماشین و پول . جریمم چقدر میشه ؟





    دایی: باید به تمرین پرسپولیس برسم. دیرم شده. میخوام باخت دهم رو بیارم و اسسم رو تو کتاب گینس ثبت کنم.
    قلعه نویی: خدا رو شاکرم ولی منم دیرم شده
    فیروز کریمی: خوب من شما گوسفندان عزیز رو تنها میزارم .. خدانگهدار شما ...
    فیروز میپره روی وسپایی که باهاش اومده بود. ارسلان ، شروین و آقا از دستش عصبانی هستن و میرن دنبالش. ولی بهش نمیرسن. فیروز در ادامه مثل همیشه نیشش رو باز میکنه و اینبار یه فـ اک به همه نشون میده.
    در برگشت دایی و قلعه نویی یقه به یقه شدن که اینبار دیگه شروین نفری یه فیلیپینی به دو تاشون میزنه.
    و مثل بروسلی گارد گرفته
    در حالی که دو جنازه کنار اتوبان افتادن .. آقا میاد و یه تف بالای سر هر کدومشون میندازه و به شروین و ارسلان میگه .. سوارشید بریم
    آقا , ارسلان و شروین سوار وانت میشن و محل حادثه رو ترک میکنند

    5 دقیقه تبلیغ


    برمیگردیم به ری اکشن ...

    همه جا تاریک است...ما داریم در یک راهروی تاریک و هولناک به سمت انتهای آن حرکت می کنیم ...تنها سوسوی یک چراغ از انتها دیده می شود...کف راهرو نمناک است...

    چراغ قوه ای روشن می کنیم...آآآآآآآآآآآه خدای من...روی دیوار ها رد خون است...مای گاااد....روی زمین قطعاتی از استخوان انسان دیده می شود...قطره ای روی سرمان می چکد...

    باران؟ آخر ک.سخل زیر سقف باران از کجا می آید!...باورنکردنیست....باران نیست...خون است,خون...از سقف خون می چکد....خدایا این چه جانوریست که در همچین جایی اقامت دارد؟؟؟؟

    به انتهای راهرو رسیدیم...یک در اینجاست...صدای ناله و جیغ به گوش می رسد...کم کم به میر علی نزدیک می شویم...

    در را باز میکنیم...اتاقی با وسایل قدیمی...کف اتاق یک گودال است با یک نردبان...از آن پایین می رویم...چیزی تا ملاقات هیولا باقی نمانده...

    به دری آهنی میرسیم...باز نمی شود...به آن می کوبیم...صدایی کلفت و دهشتناک چنان می گوید؟ "کیییییییییه؟؟ چیییییییه؟؟" که علی کارتر در پشت دوربین مقادیر معتنابهی ادرار می نماید...

    به آرامی و با ترس و لرز می گوییم: ماییم...از طرف برنامه ری اکشن آی دوبوله ای مزاحم می شویم...ناگهان در خودش باز می شود و میرویم تو...اتاقیست پر از انواع و اقسام دستگاه های تمرینی و آلات شکنجه و قتل...

    در انتهای اتاق میر علی پشت ه ما ایستاده است...بر میگردد...بسم الله الرحمن الرحیم! مردمک چشمانش قرمز است و می درخشد...با اشاره به ما میگوید نزدیک برویم...

    فقط دوربین را روبه رویش میگیریم و خودمان خفه خون میگیریم و چشمانمان را نیز از ترس میبندیم...هیولا شروع به صحبت کردن میکند:


    میر علی:

    هفت دقیقه...هفت دقیقه تمام وقتیه که الان برای بازی کردن با شما دارم...

    (ما به میرعلی: چشمان ما کف پای شما...شما فقط بفرمایید فرایشتون رو...چه هفت دقیقه چه هفت هزار دقیقه...)

    میر علی:

    هفت نفر...ما قبلا هفت نفر بودیم...ولی الان....فقط یک نفر فرمان میراند...شش نفر دیگری وجود ندارند....نابودی....ارمغان من برای آنها نابودیست....شد 30 ثانیه....

    ابوالفضل...به زودی رنگ محاسنش از سفید به سرخ تغییر پیدا خواهد کرد...به سرخی خون تازه اش...تو به دردناک ترین سرنوشت دچار خوهی شد ابوالفضل...خودت را تصور کن در حالی که گوش ها و بینی ات کف دست چپت و چشمان از حدقه درآورده شده ات کف دست راستت است...تو هفته قبل مردی...منتظر عزراییل باش...شد 1 دقیقه و 30 ثانیه...

    هادی...تو مرد خوبی هستی...تو برادر من بودی...ولی تو نیز به آتش ابوالفضل خواهی سوخت...موهای بلدت را تار به تار شخصا به گاز انبر و خشک خشک از پوست سرت میکشم بیرون و تو از درد زجه میزنی...و من از شنیدن زجه هایت ارضا می شوم...شد 2 دقیقه و 30 ثانیه...

    بهمن اوقنیه...تو در حکم خان دایی ما بودی...ولی عاقبتی بهتر از دو نفر قبلی نخواهی داشت...تو به متالیکا علاقه داشتی مگر نه؟؟ بسیار خوب...میر علی چیزی که دوست داری به تو می دهد...گیتار مورد علاقه ات را چنا به ماتحت فرو میکنم که از دهانت بزند بیرون...و اینکار را درح الی انجام میدهم که آهنگ مورد علاقه ات یعنی Enter Sandman با بالاتری صدا در حال پخش شدن است...در این حالت تو هر چه جیغ بزنی و کمک بخوهی کسی صدایت را نمیشنود...شد 4 دقیقه...

    سینا...تو شوالیه سیاهی مردک؟؟ هرگز...تو سانچو خدمتکار دن کیشوت نیز نیستی...فکر کردی در هلند قایم شده ای و از دستان من در امانی؟؟ هرگز...به موقعش به سراغت می آیم...تو را به اسب سیاهی میخ میکنم و اسب را به سمت دریا میتازانم...و غرق میشوی و خوراک کوسه ها میگردی...شد 5 دقیقه...

    کیومرث و معین رایتر...اولی را که گربه خانگی عزیزش را تکه تکه میکنم و مجبورش میکنم آن را خام خام بخورد...و رایتر دومی را در حلقش فرو میکنم به طوری که سی دی های رایت شده از ماتحتش بیرون آید... شد 5 دقیقه و 30 ثانیه دقیقه...

    بهنام قزوینی...تو خائن مزدور بدترین سرنوشت را خواهی داشت...کمترین آن این است که تیر آهن نمره 40 گداخته شده را تا فیها خالدون فرویت میکنم...از خدا بخواه مرگت را هر چه سریعتر قبل از اینکه سراغت بیایم برساند...شد 6 دقیقه...

    و اما ساسان و بقیه حشراتی که پس از تمام شدن کارم با گروه هفت تک تکشان را زیر پا له خواهم کرد...مراقب خود باشید...برای خود بادیگارد استخدام کنید...هیچکس در امان نیست...مرگ در یک قدمی و بیخ گوشتان است...خود را مرده بپندارید...شما همه مرده اید...قتلگاه همه تان وسط رینگ است...دیگر به فکر آخرت باشید...دنیایتاتان به زودی تمام خواهد شد...شد 7 دقیقه...7 دقیقه تمام شد...


    علی کارتر:
    در این هنگام ناگهان میر علی به سمت فیلمبردار یورش برد و دست راستش را چنان در شکم او فرو کرد که از پشتش زد بیرون...من چشمانم از وحشت سیاهی رفت و فقط یک چیز را میفهمیدم: فرار با بیشترین سرعت ممکن!

    خودم هم نفهمیدم چطور فرار کردم...هنوز سرم گیج می رود...چشمان سرخ میر علی از مغزم پاک نمی شود...هر شب کابوس می بینم...میر علی فردای آن شب سر بریده فیلمبردار نگون بخت و فیلم آن شب را به دفتر من فرستاد...مجبوریم پخش کنیم...پس قاعدتا شوی هفته بعد 18- خواهد بود...

    تا ری اکشن بعدی بدرود...!

    ویرایش توسط TeZAR : 12-27-2010 در ساعت 07:53 PM
    15 کاربر مقابل از TeZAR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Arsalan (12-27-2010), Didoo (12-28-2010), El Residente (12-27-2010), Goldberg The Man (12-27-2010), Keyvan (12-28-2010), MEĦRAN (12-27-2010), MEĦRSĦAР(12-28-2010), MrHOF (01-01-2014), MrSAMET (12-27-2010), OmidHBK (12-27-2010), The Great One (12-28-2010), The Last Outlaw (12-28-2010), The Shadow (12-28-2010), The Survivor (12-27-2010)
    امضای ایشان


    I'm back / And I'm better than ever

  4. Top | #4

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو با سابقه
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    شماره عضویت
    2023
    نوشته ها
    1,711
    تشکر
    2,453
    تشکر شده 4,037 بار در 509 ارسال
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    935 Thread(s)

    پیش فرض

    پـــایان ...
    اینم از آخرین ری اکشن سال 2010 , امیدوارم لذت کافی رو برده باشید !

    تشکر خیلی خیلی ویژه از ارسلان و میر علی گلدبرگ !

    شب شما بخیر ...
    10 کاربر مقابل از TeZAR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Arsalan (12-27-2010), Didoo (12-28-2010), Goldberg The Man (12-27-2010), Keyvan (12-28-2010), MEĦRAN (12-27-2010), OmidHBK (12-27-2010), Sarkesh (12-27-2010), The Last Outlaw (12-28-2010), The Shadow (12-28-2010), The Survivor (12-27-2010)
    امضای ایشان


    I'm back / And I'm better than ever

  5. Top | #5

    کاربر تک ستاره کاربر تک ستاره کاربر تک ستاره  کاربر تک ستاره   کاربر تک ستاره

    عنوان کاربر
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    شماره عضویت
    7578
    سن
    32
    نوشته ها
    715
    تشکر
    637
    تشکر شده 1,478 بار در 286 ارسال
    حالت من
    Ashegh
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    164 Thread(s)

    پیش فرض

    شروین جون خسته نباشی عالی بود !!
    بسی مردیم از خنده ... !
    آوسم !!

    فعلا ... !
    کاربر مقابل از El Residente عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است: TeZAR (12-27-2010)
    امضای ایشان

    http://01.iranwwe.net/image.php?type=sigpic&userid=7578&dateline=1342292  804

    X- I'll Always Remain a Proud Miz-Fit No Matter What ...-X

  6. Top | #6

     کاربر سه ستاره  کاربر سه ستاره  کاربر سه ستارهکاربر سه ستاره کاربر سه ستاره

    عنوان کاربر
    با سلیقه ترین کاربر 2011
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    شماره عضویت
    7217
    سن
    37
    نوشته ها
    2,306
    تشکر
    2,613
    تشکر شده 18,555 بار در 1,549 ارسال
    حالت من
    Khonsard
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    397 Thread(s)

    پیش فرض

    خیلی قشنگ بود شروین ، خیلی. هنوزم که هنوزه تو بعضی از تیکه ها دارم از خنده میترکم !
    از میر علی جان هم تشکر میکنم که باعث شد ریکشن این هفته پر بارتر بشه .
    فقط اگه از هفته های بعد بچه های بیشتری واسه مصاحبه بیان ، ریکشن قشنگتر از این میشه .

    در پایان باید بگم جواب حسین هم نتونستم تو ریکشن بدم،چون درگیر تصادف بودیم. ، بیا تو رینگ جوابت رو میدم.

    تا بعد ، بای
    6 کاربر مقابل از Arsalan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Goldberg The Man (12-27-2010), MrSAMET (12-27-2010), TeZAR (12-27-2010), The Last Outlaw (12-28-2010), The Shadow (12-28-2010), The Survivor (12-27-2010)
    امضای ایشان

  7. Top | #7

    کاربر تک ستاره کاربر تک ستاره کاربر تک ستاره  کاربر تک ستاره   کاربر تک ستاره

    عنوان کاربر
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Dec 2008
    شماره عضویت
    3675
    سن
    33
    نوشته ها
    723
    تشکر
    9,036
    تشکر شده 3,862 بار در 537 ارسال
    حالت من
    Khonsard
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    804 Thread(s)

    پیش فرض

    شروین جان واقعا لذت بردم . قوه تخیلت خیلی قویه مخصوصا اونجایی که دایی و قلعه مرغی و سرهنگ فیروز رو آوردی !
    یه چی هم بگم که این برق چشمای میر علی دیگه ویران کنندست . اخه فکرشو کن من نتونستم توی چشمای علی کارتر نگاه کنم اونوقت علی کارتر گرخید وقتی تو چشای میر علی نگاه کرد .

    این ری اکشن واقعا ویژه بود ...
    4 کاربر مقابل از Sarkesh عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Goldberg The Man (12-28-2010), TeZAR (12-28-2010), The Shadow (12-28-2010), The Survivor (12-28-2010)
    امضای ایشان




    به یاد تموم کله کردنا ...
    به یاد تموم پشت دری آ ...
    به یاد تموم تو شیکم رفتنا ...
    به یاد شات گان ...

  8. Top | #8

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    شماره عضویت
    5210
    سن
    33
    نوشته ها
    925
    تشکر
    1,912
    تشکر شده 1,243 بار در 325 ارسال
    حالت من
    Ashegh
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    72 Thread(s)

    پیش فرض

    سلام. ..

    بخش طنز خیلی عالی کار کردی شروین .. . کولاک کردی ... . مخصوصا که بهو گفتی. .
    صدا های عجیبی به گوش میرسه . دوربین میاد عقب تر .. صدای شاشــــ یدن شروین کنار جاده بود !

    ری اکشن میرعلی هم واقا خیلی مخوف بود. . . با این شخصیتی که ساخته , عزراییل میرعلی رو ببینه از ترس چار لایه شرت و شلوار خیس میکنه . .. چه برسه به گروه7 . . .


    قشنگ ترین ری اکشن 2010 بود .. .
    4 کاربر مقابل از MrSAMET عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Goldberg The Man (12-28-2010), Sarkesh (12-28-2010), TeZAR (12-28-2010), The Survivor (12-28-2010)
    امضای ایشان


    I don't know what's worth fighting for
    Or why I have to scream.
    I don't know why I instigate
    And say what I don't mean.
    I don't know how I got this way
    I know it's not alright.
    So I'm breaking the habit,
    I'm breaking the habit
    Tonight

  9. Top | #9

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو با سابقه
    تاریخ عضویت
    Mar 2008
    شماره عضویت
    2023
    نوشته ها
    1,711
    تشکر
    2,453
    تشکر شده 4,037 بار در 509 ارسال
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    935 Thread(s)

    پیش فرض

    اصلا این هفته ربطی به ری اکشن نداشت !
    ولی چون مصاحبه خالی با استار ها زیاد جالب نمیشد ( خیلی ها هم نمیخوندن . حالا لوس نشید از هفته بعد مصاحبه نکنید :-l) همراه با ارسلان تصمیم گرفتیم شوء رو به حالت طنز در بیاریم

    همینجا از برادر ارزشی ساسان عذر خواهی میکنم ! ولی حال کن ساسان ریتینگ رو !
    خدا رو هم شاکرم که شما عزیزان راضی هستید ! ری اکشن + ک*س شر =
    5 کاربر مقابل از TeZAR عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Arsalan (12-28-2010), MrSAMET (12-28-2010), Sarkesh (12-28-2010), The Shadow (12-28-2010), The Survivor (12-28-2010)
    امضای ایشان


    I'm back / And I'm better than ever

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. IR@NWWE [ L!VE ] :: iCTW 23 December , 2010
    توسط SASAN در انجمن iCTW
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12-23-2010, 09:02 AM
  2. Asre-Iran :: ReACTION - [Dec,13 2010]
    توسط TeZAR در انجمن ARN
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: 12-13-2010, 07:03 PM
  3. دانلود :: TNA ReAction! به تاریخ » 9 دسامبر 2010
    توسط MEĦRAN در انجمن ایمپکت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12-11-2010, 04:15 PM
  4. IRANWWE :: ReACTION - [Nov,29 2010] Season Premiere
    توسط TeZAR در انجمن ARN
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 12-06-2010, 07:24 PM
  5. دانلود :: TNA ReAction! به تاریخ » 2 دسامبر 2010
    توسط MEĦRAN در انجمن ایمپکت
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12-05-2010, 04:32 PM

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای ایران دبلیو دبلیو ای محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد