بزرگترین انجمن کشتی کج ایران   ایران یو افــ سی
محل تبلیغات شما wwepars

User Tag List

صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 44

موضوع: تاپیک سوتی های بچه های انجمن (همه بیان)

  1. Top | #1

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو هیئت مدیره
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    شماره عضویت
    915
    سن
    37
    نوشته ها
    1,542
    تشکر
    9,037
    تشکر شده 7,446 بار در 896 ارسال
    حالت من
    Mehrabon
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1348 Thread(s)

    پیش فرض تاپیک سوتی های بچه های انجمن (همه بیان)

    بد نیست یکم با این تاپیک به انجمن شوک بدیم ! اخرین بار فکر میکنم حدود سه سال پیش این تاپیک و زدم که الان احتمالا تاپیکش زیر خروارها خاک فرو رفته ! فقط خواهشا همه ی بچه های انجمن بیان و اعمالشون رو لو بدن !

    اول از خودم شروع میکنیم :

    یک روز با در حالی که با دوستم و داداشم داشتیم پلی استیشن بازی میکردیم و از قضا اف اف خونمون هم خراب بود یک نفر با شدت تموم شروع کرد به کوبیدن درب خونمون. من که از دست طرف عصبانی شدم هر چی از دهنم در اومد به طرف گفتم آخرش به داداشم گفتم برو ببین کدوم فلان فلان شده ای پشت دره. رفیقم گفت امکان داره بابای من پشت درب باشه من بهش گفتم بابای تو خیلی فهم وشعورش بیشتر از این حرفاس هر کی پشت دره اندازه ی گاو هم نمیفهمه خیالت جمع بابات نیست! بعد از اینکه داداشم درب رو باز کرد فهمیدیم بابای رفیقم بوده!!!!! خودتون باقیشو حدس بزنید ...................
    46 کاربر مقابل از J B L عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. A m ! R (05-20-2011), Adhinos Musicious (09-14-2012), Arsal4n (10-28-2012), Arsalan (05-19-2011), AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (05-19-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Daryl Dixon (09-14-2012), Dash.Hossein (03-27-2014), Didoo (05-19-2011), Django (04-08-2012), El Niño (03-09-2012), Erfan_Cena (06-30-2012), Goldberg The Man (05-19-2011), Hamid (05-19-2011), JMJ (05-19-2011), Kaj (09-15-2012), Keyvan (05-19-2011), Mortaz (05-20-2011), MrSAMET (05-19-2011), MαмαđRezα (06-23-2013), P H E N O M (05-19-2011), S.H.A.Y.A.N (05-19-2011), S.a.J.a.D (10-19-2013), SASAN (05-19-2011), SHAHIN (06-30-2012), Sarkesh (08-20-2013), Scofield (05-15-2012), Sgt.Wollek (05-19-2011), TORNADO (03-09-2012), TeZAR (05-20-2011), The Last Outlaw (05-19-2011), The Proud (05-23-2011), The Shadow (05-19-2011), The Survivor (05-19-2011), Warrior (12-26-2013), amin_ (05-19-2011), r v d (06-30-2011), sajad (05-20-2011), © The Phantom Pain (05-19-2011), Ð-i-R-Ť-Y (05-20-2011), ŠÄÉËĐ (05-19-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)
    امضای ایشان




  2. Top | #2

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    The Big Boss
    تاریخ عضویت
    Dec 2009
    شماره عضویت
    6200
    سن
    30
    نوشته ها
    1,647
    تشکر
    12,666
    تشکر شده 12,897 بار در 1,426 ارسال
    حالت من
    Mehrabon
    Mentioned
    1 Post(s)
    Tagged
    1452 Thread(s)

    پیش فرض


    <<به نام او که زیباست و زیبایی را دوست دارد>>

    حدودا چند سال پیش بود در واقع من 5 - 6 سالم بود . تو ماشین نشسته بودیم منتظر برادرم که رفته بود از ساندویچی ساندویچ بگیره . منم که بچه بودم و صد البته گرسنه !!! برادرم با یه جفت

    کفش صندل که پاش بود رفته بود . بعد از 30 دقیقه من که نگاهم به زمین بود یکدفعه دیدم یک نفر با صندل از مغازه خارج شد !!! یکی نبود به من بگه آدم خنگ چرا صورتشو نگاه نکردی !!!


    آقا چشمت روزه بد نبینه !!! بلافاصله از ماشین پریدم پایین و پلاستیک ساندویچ رو حالا بکش !!!:fanar: تو این هیری ویری(املای درستش رو بلد نیستم) بابام اومد پایین داشت منو می گرفت !!! منم همچنان حمله می کردم !!! اینقدر پلاستیک رو کشیدم که پلاستیک پاره شد . منم افتادم .

    وقتی جلومو دیدم . . . . . . . . . . . .

    یکدفعه دیدم در مغازه باز شد و برادرم بیرون اومد !!!

    اون موقع می خواستم بمیرم !!! تا خونه گریه کردم!!! تازه ساندویچ هم نخوردم!!!

    ممنون از تاپیک خوبتون

    27 کاربر مقابل از © The Phantom Pain عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. 30NA HARDY (05-24-2011), AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (05-20-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Didoo (05-19-2011), El Niño (03-09-2012), Erfan_Cena (06-30-2012), Hamid (05-19-2011), J B L (05-19-2011), JMJ (05-19-2011), MAMAD (08-12-2013), Mortaz (05-20-2011), MαмαđRezα (06-23-2013), S.H.A.Y.A.N (05-19-2011), SHAHIN (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-19-2011), Shayan Y2J (05-20-2011), The Last Outlaw (05-19-2011), The Proud (05-23-2011), Warrior (01-26-2014), r v d (06-30-2011), sajad (05-20-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)
    امضای ایشان



    . . . I don't have any more tears to shed


  3. Top | #3

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    شماره عضویت
    19988
    سن
    27
    نوشته ها
    1,036
    تشکر
    4,205
    تشکر شده 2,420 بار در 508 ارسال
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    248 Thread(s)

    پیش فرض

    فکر کنم اون موقع سه یا چهار سالم بود. ما فومن زندگی میکردیم. فامیل هامون هم اومدون خونمون برای تابستون. رفته بودیم پارک وقتی میخواستیم برگردیم من خیلی دوست داشتم در ماشین رو خودم باز کنم. اون موقع ماشینمون فیات بود از بقیه جدا شدم و سر پایین دویدم سمت یکی که فکر کردم بابام هست. قیافش رو هم که ندیدم سرم پایین بود فکر کردم بابامه ! گفتم کلید رو بده ، نداد. دوباره گفتم کلید رو بده ! یه کلید آورد جلوم. دیدم جاسوییچیش جاسوییچیه خودمون نیست گفتم : "نه ، کــیــــلـــیـــد رو بده (دقیقا" حرف هایی که زدم هیچوقت یادم نرفت !)". بعد پسر داییم گفت علیرضا بیا بریم. گفتم وایسا کلید رو بگیرم. بعد سرم رو برگردوندم دیدم بابام داره سوار ماشین میشه ! سرم رو آوردم بالا. یا ابوالفضل ! این یارو که بابای من نیست ! سریع دویدم رفتم تو ماشین و هیچوقت این داستان رو یادم نرفت. برام درس عبرت شد که سر به پایین سمت کسی نرم ! :|
    21 کاربر مقابل از JMJ عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (05-20-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Didoo (05-19-2011), El Niño (03-09-2012), Hamid (05-19-2011), J B L (05-19-2011), MAMAD (08-12-2013), Mortaz (05-20-2011), P H E N O M (05-19-2011), S.H.A.Y.A.N (05-20-2011), SHAHIN (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-19-2011), The Last Outlaw (05-19-2011), The Proud (05-23-2011), Warrior (04-08-2014), amin_ (05-26-2011), © The Phantom Pain (05-21-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)
    امضای ایشان


  4. Top | #4

     کاربر شش ستاره کاربر شش ستاره کاربر شش ستاره  کاربر شش ستارهکاربر شش ستاره کاربر شش ستاره  کاربر شش ستاره

    عنوان کاربر
    عضو با سابقه
    تاریخ عضویت
    Jan 2008
    شماره عضویت
    1503
    سن
    33
    نوشته ها
    9,285
    تشکر
    5,007
    تشکر شده 30,843 بار در 4,656 ارسال
    حالت من
    Khonsard
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    723 Thread(s)

    پیش فرض

    سلام .

    والا امير گفت بيان در تايپيك شركت كنين . ما هم گفتيم يك پستي در ابتدا بديم ..

    سوتي درداخل فروم رو ميگم ..

    حدوا 3 الي 4 سال پيش . اوايل حضورمون در فروم . معروف به پادشاه اسپم بوديم !

    تايپيكي بچه ها زده بودن عكسي گزاشته بودن در مورد wwe و تذكراتش در مورد انجام حركات در خانه بود ! (تايپيك عكس بود :ي)

    بعدش ما گفتيم در پاسخ تايپيك : ممنون بابت اخبار ) ! بغيش رو ببينين كه بچه ها چقدر خنديدن سر قضيه اش !



    فعلا ...
    32 کاربر مقابل از SASAN عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. DIONYSUS (05-20-2011), Dash.Hossein (03-27-2014), Demo4n (05-20-2011), Der TitaN (09-14-2012), Didoo (05-19-2011), Django (04-08-2012), El Niño (03-09-2012), Goldberg The Man (05-19-2011), Hamid (05-19-2011), J B L (05-19-2011), JMJ (05-19-2011), Keyvan (05-20-2011), Mortaz (05-20-2011), MrSAMET (05-19-2011), P H E N O M (05-19-2011), S.H.A.Y.A.N (05-20-2011), SHAHIN (06-30-2012), Scofield (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-19-2011), The Last Outlaw (05-19-2011), The Proud (05-23-2011), The Survivor (05-19-2011), Warrior (04-08-2014), amin_ (05-26-2011), amingorgan (05-20-2011), © The Phantom Pain (05-23-2011), Ð-i-R-Ť-Y (05-20-2011), ŠÄÉËĐ (05-26-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)
    امضای ایشان



  5. Top | #5

    کاربر تک ستاره کاربر تک ستاره کاربر تک ستاره  کاربر تک ستاره   کاربر تک ستاره

    عنوان کاربر
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    شماره عضویت
    5891
    سن
    34
    نوشته ها
    399
    تشکر
    1,508
    تشکر شده 798 بار در 130 ارسال
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    86 Thread(s)

    پیش فرض

    یه بار رفته بودیم شهر بازی تاریک بود من دیدم رو زمین یه چیزی هست فک کردم قوطی رانی با پا رفتم روش بعد دیدم یه بچه داره گریه میکنه چرخیدم دیدم کفش نداره باباشم داره زمین رو میگرده بعد باباشم انگار موقع پریدن روش دیده بود منو خدائیش چیزیم بهم نگفت فقط یه نگاه معنی داری کرد که واقعا خجالت کشیدم !
    24 کاربر مقابل از P H E N O M عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. A m ! R (05-20-2011), AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (03-10-2012), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Didoo (05-19-2011), El Niño (03-09-2012), Hamid (05-19-2011), J B L (05-19-2011), JMJ (05-19-2011), Keyvan (05-26-2011), Mortaz (05-20-2011), SASAN (05-19-2011), SHAHIN (06-30-2012), Scofield (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-20-2011), The Last Outlaw (05-19-2011), The Proud (05-23-2011), Warrior (01-26-2014), amin_ (05-26-2011), © The Phantom Pain (05-21-2011), ŠÄÉËĐ (05-26-2011)
    امضای ایشان


    !!!He's Always Watching People!!!


  6. Top | #6
    The A.S

    پیش فرض

    عید نوروز بود ، توی ترکیه رفته بودیم بازار !

    توی یک مغازه مادرم جلوم بود که یکدفعه یه چیزی دیدم خواستم بخرم و داشتم چشم بسته صداش میکردم و دیدم جواب نمیده و منم یه اخلاق بدی که دارم وقتی مادرم یا پدرم جواب نمیدن یک نشکون ( املاش رو بلد نیستم شرمنده ) تیز میگیرم تا بهم گوش بدن ، اقا من چشم مادرم رو نشکون گرفتم چشمتون روز بد رو نبینه یکدفعه صدای داد شنیدم ( مثلا آی و آخ و اینجور حرفا ) و برگشتم دیدم یک زن ترکی کنارم و خیلی بد داره نگام میکنه منو میگی داشتم خودمو خیس میکردم توی مملکت غریب و اینجور کارا یکدفعه یه پلیس هم میومد پــــ اره پـــــ اره میکرد ما رو ، ما هم که هر جور بود بهش فهموندیم که اشتباه شد و ازش به زور معذرت خواستم ولی مثل چی آب شدم و رنگم شده بود مثل شیمس .
    16 کاربر مقابل از The A.S عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. Blood Raven (05-20-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), El Niño (03-09-2012), Hamid (05-25-2011), J B L (05-20-2011), JMJ (05-20-2011), Mortaz (05-23-2011), P H E N O M (05-20-2011), S.H.A.Y.A.N (05-20-2011), Sgt.Wollek (05-20-2011), The Proud (05-23-2011), amin_ (05-26-2011), sajad (05-20-2011), © The Phantom Pain (05-21-2011)

  7. Top | #7

     کاربر سه ستاره  کاربر سه ستاره  کاربر سه ستارهکاربر سه ستاره کاربر سه ستاره

    عنوان کاربر
    She Calls Me SUPERMAN
    تاریخ عضویت
    Sep 2009
    شماره عضویت
    5148
    سن
    32
    نوشته ها
    2,853
    تشکر
    2,078
    تشکر شده 6,999 بار در 811 ارسال
    Mentioned
    2 Post(s)
    Tagged
    949 Thread(s)

    پیش فرض

    خب ما هم به امیر جون قول دادیم رو قولمون هم وایمیسیم . فقط واس من همین 2 هفته اتفاق افتاد توی مدرسه هم بود

    یه روز سر زنگ ریاضی این رفیق ما هی چرت و پرت میگفت ما هم میخندیدیم معلم هم هردوی ما رو انداخت بیرون . ما هم دم در وایساده بودیم تا زنگ خورد و معلم هم از در اومد بیرون و از جلوی ما رد شد رفت . حالا نگو این آقا معلم ما کتش رو روی چوب لباسی جا گذاشته بوده . ما هم از خدا بی خبر اومدیم وسط کلاس بزن و برقص . یعنی من و چند تا از رفیقام کلاس رو گذاشتیم رو سرمون . حرکات فوق موذون ( =)) ) انجام میدادیم . حالا نگو این معلمه به هوای کتش برگشته و داره همینجوری ما رو نگاه میکنه . آقا تا ما چشمون به معلم خورد عین این موش ها که میرن تو سوراخ سریع خیز رفتیم سمت نیمکت و خوابیدیم . بعد معلمه هم یه خنده کرد اومد کتش رو برداشت رفت ...

    من سوتی زیاد دادم مطمئمن باشید باز میام
    29 کاربر مقابل از Olympic Hero عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (05-20-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Der TitaN (09-14-2012), Didoo (05-20-2011), El Niño (03-09-2012), Erfan_Cena (06-30-2012), Goldberg The Man (05-20-2011), Hamid (05-25-2011), J B L (05-20-2011), JMJ (05-20-2011), Keyvan (05-26-2011), Mortaz (05-23-2011), MαмαđRezα (06-23-2013), P H E N O M (05-20-2011), S.H.A.Y.A.N (05-20-2011), SASAN (05-20-2011), SHAHIN (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-20-2011), The Proud (05-23-2011), The Survivor (05-20-2011), Warrior (04-08-2014), amin_ (05-26-2011), © The Phantom Pain (05-23-2011), ŠÄÉËĐ (05-26-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)
    امضای ایشان

    We Are Going To Explore Into Your Mind To Find Out Why You're so
    FU**ING JEALOUS


    بیـا یـاد بـدم بـهـت قـِـلـِــقُ Bay Bay ,,,



  8. Top | #8

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    True Blue
    تاریخ عضویت
    May 2009
    شماره عضویت
    4687
    سن
    29
    نوشته ها
    1,858
    تشکر
    7,212
    تشکر شده 7,944 بار در 1,105 ارسال
    حالت من
    Sepasgozar
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    665 Thread(s)

    پیش فرض

    همین یک هفته پیش بود ؛ رفتم کلوپ Xbox داشتیم Call Of Duty می زدیم که شانس من تو Round 40 بودیم یک زامبی مرا زد انداخت منم .

    بعد جالب است بدانید که آن موقع مدرسمون را زود تعطیل کردند و من بدون هیچ خبری رفتم کلوب ، بعد مدرسمون به خونمون زنگ زدند گفتند که ما مدرسه را زود تعطیل کردیم .

    بعد بابام عصبانی شد آمد کلوب ، من هم در همون دقیقه یک فحـش خیلی بد دادم ، یهو یک نگاه کردم دیدم که بابام دم در کلوب وایساده ، شانس آوردم ، تو کلوب یک دستشویی بود من خودم را مخفی کردم .

    بعد تا بابام رفت به سمت خونه دویدم و از مامانم خواهش کردم بگه که به موقع رسیدم ، بعد مامانم به بابام گفت و این قضیه به خوبی و خوشی تموم شد .

    یک سوتی دیگه دادم که اون خیلی جالب بود .

    یک روز با یکی از پسر عمویم رفتم بیرون ، اون وایساد تو یک مغازه با خودم رفتم ، دیدم یکی پیش من داره راه می ره گفتم خبر مرگت کجا رفته بودی ، منم برایت صبر نکردم تا دلت بسوزه یهو پسر عموم از پشت داد زدم گفت کجا داری می ری ؟

    بغل دستم را نگاه کردم ، دیدم یک دختره ، آب شدم از خجالت .
    22 کاربر مقابل از Blood Raven عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Didoo (05-20-2011), El Niño (03-09-2012), Erfan_Cena (06-30-2012), Hamid (05-25-2011), J B L (05-20-2011), JMJ (05-20-2011), Mortaz (05-23-2011), MαмαđRezα (06-23-2013), SHAHIN (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-20-2011), Slim Shady (05-23-2014), The Proud (05-23-2011), Warrior (04-08-2014), amin_ (05-26-2011), © The Phantom Pain (05-21-2011), Ð-i-R-Ť-Y (05-24-2011), ŠÄÉËĐ (05-26-2011)
    امضای ایشان


    Welcome to the Stamford Bridge


  9. Top | #9

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    عضو هیئت مدیره
    تاریخ عضویت
    Aug 2007
    شماره عضویت
    915
    سن
    37
    نوشته ها
    1,542
    تشکر
    9,037
    تشکر شده 7,446 بار در 896 ارسال
    حالت من
    Mehrabon
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1348 Thread(s)

    پیش فرض

    خدا به عموم با زن عموم بعد دو سه سال یه دختر خوشگل داد همه ی فامیل جمع شده بودیم هر کی یه جور قربون صدقه ی این بچه ی ناز میرفت یکی میگفت الهی فدات شم یکی میگفت قربونت برم - نوبت ما که رسید خواستیم یه تیکه ی مجزا بگیم بهش گفتم الهی بمیری حدیثه !!!!! حالا مادر و پدر طرف و مادر بزرگشون هم کنار من بودن دیگه روم نشد حتی تو چشماشون نگاه کنم !
    30 کاربر مقابل از J B L عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (05-20-2011), DIONYSUS (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Der TitaN (09-14-2012), Didoo (05-20-2011), El Niño (03-09-2012), Erfan_Cena (06-30-2012), Hamid (05-25-2011), JMJ (05-20-2011), Keyvan (05-26-2011), Mortaz (05-23-2011), MrSAMET (05-23-2011), MαмαđRezα (06-23-2013), Never Give Up (05-26-2011), P H E N O M (05-20-2011), SASAN (05-20-2011), SHAHIN (06-30-2012), Sgt.Wollek (05-20-2011), TORNADO (03-09-2012), The Proud (05-23-2011), The Survivor (05-20-2011), Warrior (04-08-2014), amin_ (05-26-2011), © The Phantom Pain (05-21-2011), ŠÄÉËĐ (05-26-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)
    امضای ایشان




  10. Top | #10

     کاربردو ستاره کاربردو ستارهکاربردو ستاره کاربردو ستاره کاربردو ستاره

    عنوان کاربر
    Senior Member
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    8690
    نوشته ها
    1,125
    تشکر
    4,128
    تشکر شده 2,683 بار در 731 ارسال
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    150 Thread(s)

    پیش فرض

    يه همسايه داريم كه نام خوانوادگيشون (پاسيت) هستش.
    اين اقاي پاسيت يه روز اومد در خونمون رو زد و گفت سلام حسن جان چطوري عمو ؟ منم در جواب گفتم سلام اقاي پاستيل حالتون چطوره ؟ خوبي شما
    بيچاره اومده بود بپرسه تلفون خونتون كار ميكنه يا نه منم يهو از دهنم پريد گفتم اقاي پاستيل
    اين جريان مربوط ميشه به حدود 9 ماه پيش. از اون وقت تا حالا هم خجالت ميكشيم از دم در خونه بريم بيرون به همين خاطر اول برادرم رو ميفرستم كه اوضاع بيرون رو چك كنه و بعد اگه اثري ازش نبود پاي مباركم رو تو خيابون بزارم
    اما ايول داره اين اقاي پاسيت اصلا به روي خودش نياورد ولي معلوم بود كه داره از درون ميسوزه :ي

    همين يكي دو هفته پيش هم يكي از دوستام زنگ زده بود به خونمون و مادم گوشي رو برداشت و گفت بهم كه دوستت پشت خطه . منم گوشي رو گرفتم و سلام احوال پرسي و ... خلاصه اين يارو اينقدر تند تند حرف ميزد كه اصلا به من مهلت نداد كه بپرسم ببخشيد شما كي باشي ؟ منم وسط هاي صحبتش بودم و هي ميخواستم بپرسم تو كي هستي مرتيكه اما امون نداد ... مطمئن هم بودم كه يارو رو ميشناسم اخه هم اسممم رو تكرار ميكرد و هم احوالات دوستان رو جويا مي شد و مطمئن بودم كه اين اقا رو ميشناسم ولي به ياد ندارم كه كي باشه.... اما حالا حرفاش تموم شد و نوبت به خداحافظي رسيد اينم قبل از خداحافظي گفت كه سلامم رو به فلان و فلاني برسون منم مونده بودم بگم كه سلام من رو به كي برسونه كه يهو اسم باباش از دهنم در رفت ... تا خواستم جمله بعدي رو بگم .يهو اين يارو گفت كه حسن چته ؟! الزايمر گرفتي ؟!
    بابام 6 ساله كه دار فاني رو به دار باقي وداع گفته .... بقيه ي حرفا رو نمي گم چون خيلي ضايع بازار بود
    ديگه خودتون بگيريد كه الباقي ماجرا چه شد ....
    ببخشيد كه زياد حرف زديم
    فعلا....
    25 کاربر مقابل از DIONYSUS عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند. AĦӍẪÐƦÉȤA (05-23-2011), Blood Raven (05-20-2011), Demo4n (05-20-2011), Didoo (05-20-2011), El Niño (03-09-2012), Erfan_Cena (06-30-2012), Hamid (05-25-2011), J B L (05-20-2011), JMJ (05-20-2011), Mortaz (05-23-2011), MαмαđRezα (06-23-2013), P H E N O M (05-20-2011), SASAN (05-20-2011), SHAHIN (06-30-2012), Sarkesh (05-22-2011), Sgt.Wollek (05-20-2011), The Proud (05-23-2011), The Survivor (05-20-2011), Warrior (04-08-2014), amin_ (05-26-2011), sajad (05-20-2011), © The Phantom Pain (05-21-2011), ŠÄÉËĐ (05-26-2011), Ғ Д † Д Ł β (06-22-2011)

صفحه 1 از 5 123 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوتی جری لالر + برنامه ی هاس شو ء Tna و WWE
    توسط The Great One در انجمن اخبار روزانه
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 09-25-2009, 05:58 PM

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق برای ایران دبلیو دبلیو ای محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد