مقاله ی طلانی ای هست، اما به همه ی هوادار های لیونل مسی و کلا به فوتبالدوستان توصیه می کنم از اول تا آخرش رو بخونن. مقاله ی فوق العده جذابیه. خودم موقع ترجمش هم لذت بردم و هم اطلاعات جدیدی بهم اضافه شد. ،،،،
- یک دوشنبه ی خنک و مرطوب ! 18 سپتامبر سال 2000. طرفای ظهر بود و هواپیمایی که از شهر روزاریویِ آرژانتین پرواز کرده بود - بعد از 24 ساعت تویِ راه بودن - در فرودگاه شهر بارسلون فرود اومد. هواپیمایی که یک مسافر خیلی ویژه داشت. مسافری که کسی در اون زمان نمی دونست اما قرار بود تاریخ دنیای فوتبال رو عوض کنه. مسافری که برای اولین بار داشت از کشور خودش خارج می شد و برای تمرین با تیم بزرگ بارسلونا راهی بارسلون شده بود. مسافری که کسی بهش توجهی خاصی نمی کرد. یک پسر کوتاه قامت با موهایی چتری که روی چشمانش رو پوشونده بود. از دید بقیه، اون فقط یک بازیکن عادی بود که می خواست شانس خودش رو توی بارسلون امتحان کنه. اون مسافر، " لیونل مسی " بود ،،،،
- مسی وقتی به بارسلون رسید، وقت زیادی برای استراحت توی هتل نداشت. باشگاه ازش خواسته بود که خیلی سریع وسایلش رو توی هتل بزاره و راهی تمرین بشه و با هم سن های خودش تمرین رو شروع کنه. تمرین ساعت 6 بعد از ظهر شروع می شد و مسی قرار بود توی تمرین شرکت کنه و مقابل تیم اصلی بارسلون در رده ی سنی خودش تست بشه. تیمی که فابرگاس و جرارد پیکه هم توش حضور داشتن. مسی وقتی در زمین تمرین حضور پیدا کرد کمتر کسی شانسی براش قائل بود. دلیل اولش هم هیکل و فیزیکش بود. در اون زمان، از لحاظ قدی لیونل مسی به زور تا سینه های جرارد پیکه می رسید !! بازیکنی لاغر و قد کوتاه که اومده بود بین همسن های خودش - که از لحاظ هیکلی ازش بزرگتر بودن - تست بده و بازی کنه. " وقتی مسی وارد زمین تمرین شد، انقدر لاغر و کوچیک بود که فکر کردیم به عنوان شام ما وارد زمین شده و باید اونو بخوریم !! " این جمله یِ مارک پادرازا، یکی از معروف ترین مربی های حاضر در لاماسیایِ اون زمان هستش که در مورد لیونل مسی به کار برده ! اما خیلی طول نکشید که پادرازا فهمید کاملا در اشتباه بوده : " وقتی پا به توپ شد، همه فهمیدیم که چه جواهری هستش. اصلا امکان نداشت بتونید توپ رو ازش بگیرید. " ،،،،
- پادارازا خوشحال ترین فرد داخل اون زمین تمرین نبود ! بلکه این مسی بود که از خوشحالی در پوست خودش نمی گنجید. مسی شیفته ی بازی رونالدویِ برزیلی در بارسا شده بود و به همین دلیل عاشق دلباخته ی بارسلونا به حساب میومد. به همین خاطر خیلی خیلی خوشحال بود که شانس بازی در این تیم بهش رو کرده. اون روز مسی درخشیداما به هیچی نرسیده بود !! این تازه شروع 17 ماه سخت برای مسی بود. 17 ماهی که توی اون مسی باید خودش رو به طور کامل ثابت می کرد. البته مسی قبل از این به سمت موفقیت هجوم برده بود اونم با کمک ماریا مینگوئلا ! مینگوئلا کی بود ؟! میشه گفت بزرگترین مدیر برنامه های اون زمان در فوتبال که بازیکنانی مثل مارادونا و رونالدویِ برزیلی رو وارد بارسلونا کرد. مینگوئلا مسی رو زودتر از بقیه کشف کرد و خیلی زود مسئولیت کار های مسی رو بر عهده گرفت و کار بزرگ تر کردن مسی رو در اذهان فوتبالی ها شروع کرد. اول از همه یک کلیپ از توانایی بی نظیر مسی ساخت تا در صورت لزوم به باشگاه های معتبر ارسال کنه ....
- بزارید یکم به عقب تر برگدیم. شاید جالب باشه که بدونید مسی فقط در دوران حرفه ای خودش اعجوبه نبوده. مسی در 9 سالگی و حتی قبل از اینکه اولین بازی رسمی خودش رو برای اولین تیمش در آرژانتین یعنی Newell's Old Boys انجام بده مثل بمب سر و صدا کرده بود و تبدیل به تیتر اول روزنامه ها شده بود. مسی عادت کرده بود که در بازی های Newell's Old Boys بین 2 نیمه، به وسط زمین بیاد و 15 دقیقه روپایی بزنه اونم بدون اینکه توپ روی زمین بیفته ! هوادار ها هم انقدر از این کار مسی لذت می بردن که برای تشویق به سمتش سکه پرتاب میکردن !!! با همه ی این اوصاف، مینگوئلا هنوز هم مطمئن نبود. برای سرمایه گذاری روی مسی شک داشت. مسی خیلی کوچیک، لاغر و از اینا مهمتر خیلی از سطح اول فوتبال دنیا دور بود !! اما اصرار همکار های مینگوئلا در آمریکای شمالی به اینکه خیلی زود ستاره ی بعدی خودش رو به دنیای فوتبال معرفی کنه، باعث شد که مینگوئلا، لیونل مسی رو به رفیق قدیمی خودش کارلوس رکساچ معرفی کنه. رکساچ در اون زمان مدیر فنی بارسلونا بود و مدیر وقتِ باشگاه هم اعتماد خیلی زیادی بهش داشت.
- رکساچ به مینگوئلا اعتماد داشت بنابراین از پیشنهادش استقبال کرد. اما فقط به یک دلیل و اینکه فکر میکرد لیونل مسی، بازیکنی که مینگوئلا بهش پیشنهاد داده کم کم 18 سالش هست. درست مثل گواردیولا که دقیقا 10 سال قبل توسط همین مینگوئلا به رکساچ معرفی شده بود. به همین دلیل وقتی فهمید لیونل مسی فقط 13 سال داره، با حالتی تعجب بر انگیز به مینگوئلا گفت که " دیوونه شدی ؟! فقط 13 سالشه ؟! " اما اون زمان وقتی مینگوئلا رو کسی دست می زاشت، اون بازیکن حتما یک چیزی برای ارائه داشت. برای همین رکساچ موافقت کرد که لیونل مسی 13 ساله، برای چند هفته در کنار تیم باشه تا در صورت داشتن توانایی راهی بارسلونا بشه. بعد از این موافقت بود که مینگوئلا خیلی سریع با یک پرواز لیونل مسی و پدرش جرج رو به بارسلونا برد تا مسی اولین تمرین خودش با بارسلونا رو انجام بده. همون تمرینی که شروع کننده ی راه طولانی و سختِ رسیدن به موفقیت برای مسی بود ،،،،،
- میگوئلی مدافع بارسلونا که 15 سال در مرکز خط دفاعی این تیم حضور داشت و هوادار ها بهش لقب تارزان رو داده بودن،اون روز با دیدن بازی لیونل مسی کوچک انقدر تحت تاثیر قرار گرفت که اونو وارث دیگو مارادونا دونست !! ژاوی یورنس هم که به عنوان یکی از مربی های وقتِ لاماسیا در باشگاه مشغول بود از دیدن بازی مسی حیرت زده شده بود : " می تونستی ببینی که توپ به پاهای مسی چسبیده !! انگار که پاهاش چنگال داشته باشن و داخل توپ فرو رفتن !!! خیلی سریع بود. توپ رو بر میداشت، سرش رو مینداخت پایین و شروع به دوییدن می کرد. انگار که نمی دونه داره کجا می ره و هر لحظه حدس می زدی که الان از زمین خارج می شه !! اما درست مثل دیگو مارادونا، یک دید عجیب داشت و قشنگ می دونست که باید با توپ کجا بره ! سرش با سرعت اینور اونور می شد و قشنگ می تونست کل بازی رو دنبال کنه !! " مسی اثر خودش رو گذاشته بود. اما کافی نبود ! هنوز هیچی ثابت نشده بود : " با این وجود نظر ما مربی ها در مورد مسی خوب نبود !می گفتیم که مسی خیلی بیش از حد دریبل می کنه. و اینکه به جای فوتبال باید بره فوتسال !! شاید عجیب باشه اما بین مربی های آکادمی، مسی رای لازم رو برای موندن توی تیم نیوورد !! " مربیان تصمیم خودش رو گرفته بودن و رای خودشون رو اعلام کردن. اونا مسی رو نمی خواستن !! بنابراین منتظر رکساچ بودن تا نظرشون رو بهش ابلاغ کنن و اون تصمیم نهایی رو در مورد مسی بگیره. اما رکساچ در بارسلونا نبود. در اون زمان، رکساچ توی سیدنی بود و شاهد شکست خوردن ژاوی و کارلوس پویول در لباس تیم ملی اسپانیا، مقابل ساموئل اتوئو و یارانش بود. رکساچ به بارسلونا برگشت و وقتی نظرات رو شنید، تصمیم گرفت ایندفعه خودش هم در تست مسی حضور داشته باشه. قرار بر این شد که 2 اکتبر 2000، مسی در یک مسابقه تمرینی با بازیکن هایی که 2 سال از خودش بزرگتر هستن بازی کنه تا مسئولان تیم عکس العمل مسی رو مشاهده کنن ،،،،، شانس برای بار دوم در خونه ی مسی رو زده بود !
- روز موعود فرا رسیده بود. روزی که مسی باید برای بار دوم در مقابل مربیان آکادمی لاماسیا تست می داد. البته ایندفعه با کمی تغییر ! مسی اینبار باید در مقابل بازیکنانی تست می داد که 2 سال از خودش بزرگتر بودن. برای این تست همه ی مربی های لاماسیا حضور داشتند. ریفِ، میگوئلی، یورنس و بورل - که هم اکنون مدیر فنی باشگاه منچستر سیتی هست - همشون توی تمرین حضور داشتند اما کسی که تمرین رو برنامه ریزی کرده بود توی زمین دیده نمی شد. رکساچ هنوز خودش رو نشون نداده بود. بازی در آستانه ی شروع شدن بود که سایه ی رکساچ روی زمین چمن مصنوعی استادیوم کوچک بارسلونا افتاد. بعد چی شد ؟! از زبان خود رکساچ بخونید که چی شد : " وقتی من کنار زمین رسیدم داور سوت بازی رو زد. من دور زمین قدم زدم و توی راه با یه نفر چند کلامی صحبت کردم. بعدش به راهم ادامه دادم و وقتی که به پشت دروازه سیدم ایستادم و چند دقیقه ای بازی رو نگاه کردم. وقتی هم به جایگاه مخصوص مربی ها و مسئولان رسیدم، گفتم که باهاش قرار داد امضا کنید ! اون پسر خیلی خاص و ویژه هستش. بی نظیر ! " رکساچ سریع بعد از این حرفش اونجا رو ترک کرد. اون کلا 10 دقیقه توی زمین بود هر چی که لازم بود رو از نزدیک دید. تصمیمش رو هم گرفت ،،،
- فردای اون روز مسی به کشور خودش برگشت و منتظر قدم بعدی بود. منتظر تماسی از باشگاه بارسلون با باشگاه Newell's Old Boys برای مرتب کردن کار های انتقال مسی. اما روز ها گذشت و تماسی در کار نبود. چند روز بعد یک تماس با باشگاه گرفته شد، اما اون تماس از طرف باشگاه بارسلونا نبود! بلکه این باشگاه آ.ث میلان ایتالیا بود که با باشگاهِ لیونل مسی تماس گرفت. اونم نه برای خرید مسی بلکه برای خرید هم تیمی 12 ساله مسی یعنی لئونارد دپتریس !! مسئولین باشگاه بارسلونا هنوز تمایل آنچنانی برای ثبت قرار داد با مسی نداشتن. چرا ؟ مینگوئلا در این مورد توضیح می ده : " اون زمان کل دنیا در مورد مسی شک داشتن ! بیشترین شک هم در موردش این بود که مسی خیلی کوچیکِ ! از لحاظ تکنیکی هیچ کسی به مسی شک نداشت. همه می دونستن اون فوق العادس اما در عین حال اعتقاد داشتن جثه ی مسی خیلی ریزه و وقتی بازیکنای حریف روی پاش تکل برن نابود می شه !! مشکل اون زمان مسی فقط جثه ی ریزش بود ! " خود مسی و خانوادش هم از این مشکل با خبر بودن و 2 سال قبل یعنی سال 1997، مسی رو برای درمان پیش دکتر دیگو شوارت-اشتین، متخصص غدد درون و متابولیسم بردن و قرار شد که مسی پیش این دکتر آزمایشاتی انجام بده تا دلیل کوچک موندنش روشن بشه .
- دکتر دیگو روزی رو که مسی برای ویزیت پیشش اومد خیلی خوب یادشه. چون هم روز تولدش بود و هم اینکه یک طرفدار 2 آتیشه ی باشگاه مسی یعنی Newell's Old Boys بود. دیگو در مورد اون روز می ** : " یک نفر از اعضای باشگاه پیش من اومد و به من گفت یکی از بازیکنان تیم از لحاظ فوتبالی فوق العادس اما خیلی خیلی کوچیکه ! واس همین خواست که ببینه من می تونم بهش کمک کنم رشد کنه یا نه. " دیگو قبول کرد که مسی رو ویزیت کنه. مسی اون سال ها 1 متر و 27 سانتی متر قد داشت. قدی که 4 سانت از میانگین قدی همسن های خودش در آرژانتین کوتاه تر بود. دیگو خیلی سریع چند آزمایش روی مسی انجام داد و فهمید مسی از یک مشکل هورمونی رنج می بره و بدنش هورمون رشد زیادی تولید نمی کنه. جواب این آزمایش خیال دکتر و خانواده مسی رو راحت کرد. چرا ؟! چون نشون می داد مشکل ژنتیکی نیست و قابلِ درمانِ. اگه مشکل ژنتیکی بود، دیگه نمی شد کاری برای رشد قد و جثه ی مسی کرد. دیگو در مورد مشکل مسی گفت : " مشکل خیلی خاصی و نادری داشت. از هر 20 هزار تو دنیا، نفر یک نفر به این مشکل دچار میشه. مشکل حادی هست اما خب قابل درمانِ ! "
- بعد از جواب آزمایش ها نوبت درمان رسید. مسی باید هر روز به رشد هورمون های خودش کمک می کرد اونم با تزریق دارویی خاص. خود مسی هر روز توسط یک سرنگ خودکار شکل، دارو رو به پای خودش تزریق می کرد. کاری شجاعانه از یک پسر بچه ی 9 ساله ! دکتر دیگو اصرار داشت که این تزریق ها هیچ دردی نداره و مثل نیش یک پشه ی کوچیک می مونه. اما مسی چندان باهاش موافق نبود. مسی وسایل درمانی لازم رو همه جا با خودش می برد و اون وسائل جزء جدا ناپذیر زندگی مسی شده بودن. تزریقی که به عقیده ی دیگو هیچ دردی نداشت، بارها و بارها مسی رو از تمرین کردن باز نگه داشت. اونم به خاطر دردی که بعد از تزریق به سراغ مسی میومد.
- در مان مسی به هیچ عنوان ارزون نبود. هزینه ی درمان مسی چیزی در حدود 1 میلیون یورو آب میخورد. پدر مسی در ابتدا با کمک بیمه ی زندگی کشور آرژانتین هزینه ها رو متقبل می شد اما بعد از بحران اقتصادی ای که کشور آرژانتین در سال 99 دچارش شد، این کمک های مالی هم قطع شد. اونجا بود که باشگاه Newell's Old Boys پا پیش گذاشت و قول داد که در پرداخت هزینه های درمان لیونل مسی به خانوادش کمک کنه. قضیه به نظر حل شده میومد اما خب صحبت های باشگاه Newell's Old Boys فقط در حد حرف بود !! جورج مسی برای گرفتن پول از باشگاه باید با مدیر ورزشی مجموعه یعنی اومر آلمیرون - که سابقه ی قهرمانی در جهان هم داشت - قرار ملاقات می زاشت تا پول رو دریافت کنه. خیلی از این جلسات دقیقه 90 با بهونه هایی مثل شلوغی و پر مشغله بودن کنسل می شدن و زمانی هم که کنسل نمی شدن، باشگاه فقط 40 دصد از پولی که باید پرداخت می کرد رو به جورج مسی پرداخت می کرد. هزینه درمانی مسی، 25 برابر بیشتر از اون چیزی بود که باشگاه Newell's Old Boys به خانوادش پرداخت می کرد ! همین باعث شد جورج به ریورپلاته بره و شکایتی رو علیه باشگاه به جریان بندازه. شکایتی که راه به جایی نبرد و خانواده ی مسی توش شکست خورد. درست در اوجِ نا امیدی بود که مینگوئلا با پیشنهاد بارسلونا سر رسید ! پیوستن مسی به بارسلونا، فقط تحقق رویاهای کودکی این بازیکن نبود. بلکه تحقق رویای سالم شدن هم در پی داشت ،،،،،
- اما همه چیز به این سادگی ها هم نبود. علاوه بر هزینه های درمان که می تونست با پیشرفت بیماری و درمانش بیشتر بشه، بارسا باید خانواده مسی رو هم باهاش به آرژانتین میوورد چون قوانین فیفا اجازه نمی داد مسی به تنهایی راهی اسپانیا بشه. به همین خاطر نمی تونست مسی رو توی ساختمون آکادمی خودش که برای بازیکنانش ساخته بود مستقر کنه و باید برای مسی و خانوادش یک منزل تهیه میکرد. علاوه بر این، پدر مسی هم به یک شغل نیاز داشت !! همه ی اینا معنی این رو می داد که آکادمی بارسلونا باید برای داشتن مسی خرج زیادی می کرد. باشگاه می خواست که مسی رو توی ساختمون خود باشگاه مستقر کنه اما پدرش موافق این قضیه نبود و خواستار یک آپارتمان شد. مدیر وقتِ باشگاه بارسلونا یعنی جوآن گاسپارت در این مورد می ** : " مسی به ما گفت که نیاز داره تا با خانوادش باشه نه تنها توی یک ساختمان قدیمی. شرایط برای مسی، در قیاس با یک پسر بچه ی اسپانیایی که 100 کیلومتر اونور تر از بارسا زندگی می کرد خیلی فرق داشت و سخت تر بود. اون می خواست که با خانوادش باشه برای همین اونا از ما یک آپارتمان خواستن. چیزی که ما نمی تونستیم انجامش بدیم چون ما ساختمان لاماسیا رو داشتیم. واس همین تصمیم گرفتیم جواب رد بهشون بدیم اما رکساچ وقتی این قضیه رو فهمید، پیش من اومد و گفت که رییس، ما نباید این بازیکن رو از دست بدیم. باید براش استثنا قائل بشیم. من وقتی بازی کردن اون رو دیدم، چیزایی دیدم که تا حالا توی عمرم ندیدم !! این حرف ها رو داشتم از کسی میشنیدم که به استعداد یاب بودنش کوچکترین شکی نداشتم ! " . به نظر می رسید رکساچ، قراره برای بار دوم هم فرشته ی نجات لیونل مسی بشه. البته با نگاه به زمان حال، بهتر می شه اگه بگیم فرشته ی نجات بارسلونا ،،،،
- خدا می دونست مسی قراره چند سال دیگه قله های افتخار رو یکی یکی فتح کنه. برای همین در شروع کارش مانع های زیادی رو سر راهش قرار می داد تا لذت افتخار هایی رو که قراره کسب کنه 2 برابر بشه. صحبت های رکساچ با مدیر وقتِ بارسلونا هم چندان کارساز نبود. باشگاه هنوز هم برای ارائه پیشنهاد رسمی برای به خدمت گرفتن مسی تعلل می کرد. هفته ها می گذشت و خبری از باشگاه بارسلونا نبود. همین، کمپانی ای که با مسی قرار داد داشت و توسط گاگیولی اداره می شد رو عصبانی کرده بود. طوری که اونا به باشگاه بارسلونا اولتیماتوم برای ثبت قرار داد با مسی دادن چون در اون زمان، 2 قرار داد خوب در روزاریو به لیونل مسی پیشنهاد شده بود. باشگاه آ.ث میلان به طور رسمی خواهان مسی شده بود و باشگاه های مادریدی یعنی رئال و اتلتیکو هم داشتن در مورد مسی پرس و جو می کردن. گاگیولی که در بارسا زندگی می کرد در مورد اون روز ها می ** : " پدر و مادر من از آرژانتین با من تماس گرفتن و گفتن پسر، برو با بارسلونا صحبت کن ! صحبت کن و بهشون بگو که ما نمی تونیم بیشتر از این صبر کنیم. اگه مسی رو نمی خوان ما به بقیه پیشنهاد ها فکر کنیم ! " بعد از این صحبت بود که گاگیولی خواستار برگزاری یک جلسه با رکساچ و مینگوئلا کاشفِ لیونل مسی شد. دیداری که ترتیش داده شد و این 3 نفر در یک باشگاه تنیس بر فراز رشته کوهای مونت-رویک با هم ملاقات کردند. رشته کوهی که بر فراز اون می شد شهر زیبای بارسلون و دریای آرام مدیترانه رو به وضح دید.
- طرفین در اون جلسه به توافق کلامی رسیدن. رکساچ از پیشخدمت حاظر در اونجا خواست تا براش یک خودکار و کاغذ بیاره تا توافقشون رو روی کاغذ هم درج کنن اما بر خلاف خودکار، کاغذی در اون باشگاه نبود !! برای همین توافقنامه بین رکساچ و گاگیولی روی یک دستمال کاغذی نوشته شد . فردای اون روز گاگیولی اون توافقنامه رو برای اینکه تا همیشه پیش خودش باشه روی کاغذ ثبت کرد. کاغذی که هیچ وقت به دست خانواده ی مسی نرسید و گاگویلی اون رو دریک قاب قرار داد و برای همیشه پیش خودش نگه داشت. کاغذی که هیچ شباهتی به قرار داد های رسمی نداشت. اما در حدی بود که خیال گاگویولی و شرکتش رو برای انجام شدن کار ها راحت کنه." اون روز ها جرج ( پدر لیونل مسی ) خیلی عصبی و نگران بود. برای همین به یک نوشته نیاز داشت تا باور کنه بارسا لیونل رو می خواد و آروم شه. اون دستمال کاغذی خیال جرج رو راحت کرد. خیال همه رو راحت کرد. اگه اون دستمال کاغذی امضا نمی شد، مسی به بارسلونا نمی رفت. اگر امضا نمی شد ما خیلی سریع مسی رو به یک باشگاه دیگه می فرستادیم. " ،،،،
- متنی که روی دستمال کاغذی اومده بود، به شرح زیر بود :
" در تاریخ 14 دسامبر سال 2000 در بارسلونا، در حضور مینگوئلا و هوراکو گاگیولی، من کارلوس رکساچ، مدیر فنی باشگاه بارسلونا، تعهد می دهم که بدون هیچ گونه پشیمانی و تغییر نظر و بدون توجه به نظراتی که در مورد لیونل مسی بیان میشه، و با رعایت کامل موافقت هایی که در گذشته انجام شده، مسی را به خدمت بگیرم . "
رکساچ بعد از نوشتن این متن، پیش رییس آکادمی بارسلونا یعنی جوآن لاکوئوا رفت تا باهاش در مورد اضافه کردن بند هایی به قرار داد " دستمال کاغذی " صحبت کنه. در جلسه ای که بین این 2 نفر برگزار شد قرار شد لیونل مسی در صورت راه یابی به تیم اصلی، سالانه 654 هزار دلار دریافت کنه. همچنین بارسلونا صاحب حق تصویر مسی کوچک بشه. این مفاد ها، برای یک بازیکن که به سن قانونی نرسیده بود واقعا عجیب و فوق العاده بود. یکی از دلایلی که باشگاه راضی به قرار دادن این شرط ها در قرار داد مسی شده بود، همبازی فعلی لیونل مسی یعنی آندرس اینیستا بود! بازیکنی که دقیقا در همون بازه ی زمانی، در حال مذاکره برای پیوستن به بارسلونا بود و باشگاه برای اون و مسی خواب های قشنگی دیده بود.
- بارسلونا بالاخره قبول کرد که تمام هزینه های درمانی مسی رو تقبل کنه. علاوه بر این یک آپارتمان هم برای خانواده مسی محیا کنه و به عنوان گیلاس روی کیک، جرج مسی رو هم رسما به استخدام باشگاه در بیاره و بهش 45 هزار دلار حقوق بده. اما هنوز یک مشکل مونده بود. مواجه با رسانه هایی که آماده ی حمله به بارسا بودن. اونم برای خریدن بازیکنی که مشکل هورمونی داشت و جو عمومی اون روز های اسپانیا اصلا و ابدا در موردش خوب نبود. البته رکساچ تو همون قرار دادِ " دستمال کاغذی " قول داده بود که به این حرف ها توجهی نکنه و حامی مسی باشه. اما خب حامی بودن رکساچ نمی تونست جلوی حمله ی وحشیانه رسانه ها و برخی از هوادار ها رو بگیره. مخصوصا اینکه بارسا در اوایل دهه 2000 در سراشیبی سقوط بود. تیم اصلی در لالیگا به مشکل خورده بود و فروش بازیکن فوق محبوب این تیم یعنی لوییز فیگو به رئال مادرید هم تبدیل به مشکل بزرگ دیگه ای برای باشگاه شده بود. ویترین افتخاران بارسلونا، 4 سالی می شد که رنگ جام به خودش ندیده بود ،،،،
- در همون زمان ها و در اوجِ ناکامی، جنبش ال الفانت با رهبری لاپورتا شروع به شورش علیه سیاست های باشگاه کرده بودن. از شانس بدی لیونل مسی اوضاع بارسلونا خیلی وخیم شده بود و هیچ چیز سر جای خودش نبود. همین آشفتگی باعث شد داستان امضای قرار داد مسی به کلی فراموش بشه و به عقب بیفته. آنتون پاررا که در اون سال های شوم به عنوان مدیر کل و دست راستِ گاسپارت -مدیر عاملِ وقت بارسا - فعالیت می کرد در مورد اون زمان این چنین می ** : " باشگاه داشت منفجر می شد !! گاسپارت نزد بقیه عوامل باشگاه از چهره ی خوبی برخوردار نبود و اصلا محبوبیت نداشت. اون سیاست نداشت و تو همه چیز ضعف داشت. ضعفی که به کلیه قسمت های باشگاه هم منتقل شده بود. مثلا برای خرید بازیکنانی مثل مارک اوورمارس و امانوئل پتیت، باشگاه به فساد و رشوه خواری متهم و وارد یک پرونده قضایی شد ! اصلا آرامشی توی تیم نبود. همه هم عصبی بودن چون تیم پیروز نمی شد و فضای موجود در باشگاه هم خیلی خشک و نا امید کننده بود ! " . اون زمان باشگاه بارسلونا توسط اعضای هیئت مدیره ی خودش که با رای گیری انتخاب می شدن هدایت میشد. هیئتی که فقط به زمان حال فکر می کردن و کاری به آینده نداشتن. " اون زمان تمایل تمامی مدیر های باشگاه بردن در حال بود ! یعنی اصلا اینطوری نبود که فضای باشگاه رو آماده کنن تا باشگاه 4 یا 5 سال دیگه شروع به بردن کنه. اگه اعضای کادر فنی 1 یا 2 سال چیزی نمی بردن، سریع اخراج می شدن. زمان حال توی مغز اونا وجود نداشت ! " صحبت های مینگوئلا ،،،
- همین ذهنیتی که در بالا گفته شد، باعث ایجاد مشکل برای لیونل مسی کوچیک شده بود. اونا بازیکنانی رو می خواستن که باهاش بتونن رئال مادرید قهرمان لیگ قهرمانان اروپا رو کنار بزنن. نه بازیکن 13 ساله ای که مشکل جسمی هم داره و باشگاه باید برای درمانش هزینه کنه ! برای همین مسی هنوز هم با بارسا قرار داد رسمی امضا نکرده بود. به منظور رفع این مشکل رکساچ و رییس آکادمی بارسلونا یعنی لاکوئوا از مسی خواستن که به شهر بارسلون بیاد. مسی هم در تاریخ 15 فوریه سال 2001 وارد بارسلونا شد. دقیقا در همون زمان شک و شبهات در مورد مسی در اوجِ خودش بود! شاید جالب باشه بدونید خوان لاپورتا، کسی که همه می دونستن قراره رییس بعدی باشگاه بشه و همون شخصی که سال ها بعد با کمک همین مسی تونست در بارسا یک امپراطوری تشکیل بده، مخالف حضور مسی در بارسلونا بود و اعلام کرد " به خدمت گرفتن و جدا کردن یک بازیکن در این سن از خانواده و کشورش واقعا شرم آوره !! " پاررا، مدیر کل وقتِ باشگاه بارسا به همین منظور و به خاطر روشن شدن تکلیف لیونل مسی کوچک، یک جلسه مهم در نیوکمپ با حضور 6 تن از مدیر های رده ی بالای باشگاه ترتیب داد. موضوع جلسه هم این بود : لیونل مسی رو به خدمت بگیریم، یا نه ،،،
- فضا خیلی سنگین و خشن بود. اکثریت اعضا بر این عقیده استوار بودن که نباید مسی رو به خدمت بگیریم. اونا اول از همه می گفتن خریدن مسی خرج زیادی رو دست باشگاه می زاره. همچنین می گفتن مسی خیلی جوونه. و اینکه بیشتر از فوتبال به درد فوتسال می خوره ! مسائل خیلی زیاد و پیچیده بود. اگر درمان های مسی کارساز نشه چی ؟! تکلیف پول های هدر رفته چی میشه ؟! علاوه بر این با باشگاه Newell's Old Boys چیکار باید بکنیم ؟! اونا در قبال مسی چی از ما میخوان ؟! اون زمان گفته می شد که باشگاه Newell's Old Boys در ازای مسی خواستار 12 هزار یورو شده بود. هنوز هم در مورد لیونل مسی شک و شبهه وجود داشت ،،،،
- قضیه انقدر کش پیدا کرد که یک مشکل دیگه هم این وسط پدیدار شد. اگر بارسا در همون ابتدا مسی رو به خدمت می گرفت، نیازی به پرداخت پول به باشگاه Newell's Old Boys نداشت. چون مسی هنوز 13 سالش نشده بود و در لیست رسمی باشگاه Newell's Old Boys حضور نداشت. در آرژانتین بازیکنان زمانی که 13 یا 14 ساله می شدن می تونستن به صورت رسمی در یک تیم مشغول بشن و تا قبل از همون حق ثبت رسمی قرار داد با هیچ باشگاه حرفه ای رو نداشتن. درست در همون گیر و داد ها بود که باشگاه Newell's Old Boys تصمیم گرفت کار های ثبت قرار داد رسمی با مسی رو انجام بده و این یعنی بارسا اگه می خواست مسی رو به خدمت بگیره، باید به باشگاه Newell's Old Boys هم مبلغی رو پرداخت می کرد. پاررا، در مورد اون روز ها می ** : " زمانی که فهمیدیم باشگاه Newell's Old Boys می خواد با مسی قرار داد امضا کنه بحث دیگه ای بین ما شکل گرفت. اینکه می تونیم به صورت صلح آمیز با این باشگاه مذاکره کنیم یا اونا برامون مشکل ایجاد می کنن.اون زمان حتی با وجود مدرک هایی که برامون فرستادن، ما هنوز هم نمی دونستیم مسی می تونه برای ما بازی کنه یا نه. الان رو نمی دونم و چیزی در موردش نمی گم اما اون روز ها نمی شد به هیچ مدرک و سندی که از آمریکای جنوبی به دستتون می رسید اطمینان کنید ! " اون جا بود که فیفا برای رسیدگی به مشکل وارد عمل شد.
وقتی این اتفاق ها در جریان بود، لیونل مسی کوچک داشت در برزخ و عذابِ کامل زندگی می کرد !! چون حتی اگه با بارسلونا قرار هم امضا می کرد به دلیل مشکل پیش اومده نمی تونست برای این تیم بازی کنه ! پارِرا این چنین می ** : " مسائل اون زمان خیلی پیچیده بود. راستش رو بخوام بگم باشگاه تصمیم گرفته بود که مسی رو به خدمت نگیره. اما رییس آکادمی یعنی لاکوئوا انقدر اصرار کرد، کرد، کرد، کرد تا اینکه تونست یه آشوب بین مدیر های تیم راه بندازه ! " اوضاع بهم ریخته بود. بین مدیر های باشگاه 2 دستگی ایجاد شده بود. لاکوئوا سفت و سخت پای مسی ایستاده بود و تا جایی پیش رفت که در یک جلسه رسمی و مهم، با فریاد خطاب به مدیر های بارسا گفت : " شما هیچ چیزی از فوتبال نمی دونید. تاریخ در مورد شما قضاوت خواهد کرد ! ". در ادامه مینگوئلا هم به کمک لاکوئوا اومد و مدیران رو تهدید کرد که اگه با لیونل مسی قرار داد امضا نکنید، خیلی سریع مسی رو به یک باشگاه دیگه می بره. فشار روی مدیران بارسلونا به اوجِ خودش رسیده بود.
- آخرش چی شد ؟! لاکوئوا که در سال 2014 از دنیا رفت، برنده شد. پاررا آخرش رو اینطوری بیان می کنه : " اگه سرسختی و سماجت لاکوئوا نبود، جواب نهایی نه بود ! اون پدر واقعی مسی در بارسا بودش. 100 البته در کنار مینگوئلا و گاگیولی. اما خب کسی هیچ توجهی به لاکوئوا نکرد و هر چی زمان بیشتر پیش رفت، اونم بیشتر فراموش شد ،،، " داستان تمام شده بود. مسی بالاخره تونسته بود با بارسلونا قرار داد امضا کنه !
- همه چی تموم شده بود. هیئت مدیره تصمیم گرفته بود با لیونل مسی قرار داد ببنده و به نظر می رسید دیگه مشکلی نباشه. گاسپارت - مدیر اصلی تیم - به پسر عموی خودش یعنی فرانسیسکو کلوسا که به عنوان دستیارش در باشگاه حضور داشت اعلام کرد تا کار های ثبت قرار داد مسی کوچک رو انجام بده.به نظر خود گاسپارت، قرار داد اصلی با لیونل مسی در اون روز بسته شد نه در رشته کوهای مونت-رویک و روزی که قرار داد " دستمال کاغذی " بسته شد : " من وکیل نیستم، اما می دونم اگه مسی یهو نظرش رو تغییر میداد و نمی خواست که برای ما بازی کنه، ما نمی تونستیم با استناد به قرار دادی که روی دستمال کاغذی نوشته شده ازش شکایت کنیم و راهی دادگاه بشیم! مسلما خیلی سخت می شد که بخواییم قاضی رو راضی کنیم اجازه جدایی یک پسر 13 ساله رو از کشور و خانوادش بده تا بیاد و برای ما فوتبال بازی کنه اونم به این دیل که روی یک دستمال کاغذی نوشته شده !!! قرار داد دستمال کاغذی حکایت جالبی هستش، اما در اصل این فرانسیسکو کلوسا بود که با لیونل مسی قرار داد بست ! "
- درست وقتی مسی و خانواده اش فکر می کردن همه چی درست شده، مشکل بعدی جلوی راه این خانواده سبز شد. وقتی خانواده مسی چند هفته ای رو در هتل - به منظور آماده شدن آپارتمانشون برای سکونت - سپری می کردن، خبر رسید که باشگاه بارسلونا موفق به محیا کردن پول لازم برای درمان های هورمونی لیونل مسی نشده !یا بنا به گفته ی برخی تمایلی برای پرداخت این پول نداره !! یک رفتار غیر حرفه ای از باشگاه بارسلونا ! درست وقتی که همه چی می رفت تا بهم بریزه، لاکوئوا دست به کار شد و از جیب شخصی خودش هزینه اولین دور درمان لیونل مسی در اسپانیا رو پرداخت کرد. مبلغی در حدود 2 میلیون یورو ! البته بعدها لاکوئوا این مبلغ رو از حساب باشگاه دریافت کرد. بعد از این اتفاق و در 1 مارچ سال 2001، جلسه ای برای ثبت رسمی قرار داد مسی در یک رستوران برنامه ریزی شد. در اون جلسه، طرفین به همراه وکیل هاشون حظور داشتند و قرار داد به صورت رسمی نوشته و امضا شد. برای تکمیل باید یک شاهد هم قرار داد رو امضا می کرد. شاهدی به نامِ ایگناسیو بروگیوراس، روانشناسِ لیونل مسی. شاید جالب باشه که بدونید ایگناسیو، اولش از امضا کردن قرار داد سر باز زد. اما در آخر راضی شد و قرار داد رو امضا کرد ...
- بعد از ثبت رسمی قرار داد، فدراسیون فوتبال کاتالان برای بازی لیونل مسی مجوز صادر کرد. البته با این مجوز لیونل مسی فقط می تونست در لیگ کاتالان و بازی های دوستانه باسلونا حضور پیدا کنه و حق شرکت در بازی های لیگ اسپانیا و بین المللی رو برای بارسا نداشت. برای بازی در لیگ اسپانیا نیاز به مجوز از فدراسیون فوتبال کشور اسپانیا داشت. مجوزی که به دلیل کوتاهی و معطل کردن مسئولان باشگاه Newell's Old Boys در ارسال مدارکت رسمی لیونل مسی، صادر نشده بود. به همین دلیل مسی کار خودش رو در لیگ کاتالان و بازی های دوستانه شروع کرد. شروعی که اصلا خوب نبود و خودش می رفت که تبدیل به یک مشکل جدید بشه. مسی در دومین بازی رسمی خودش برای بارسلونا در مقابل تیم ایبر، دچار مصدومیت شدید از ناحیه پا شد و چند ماه از میادین دور بود. وقتی هم برگشت خیلی سریع باز مصدوم شد !! ایندفعه از ناحیه قوزک پا ! البته مشکل اصلی مسی این نبود چون درد ها و مصدومیت ها با زمان خوب می شدن. مشکل اصلی لیونل مسی، شرایط خانوادش بود. برای خانواده مسی اوضاع خیلی سخت شده بود و اونا نمی تونستن به شرایط زندگی در یک کشور غریب عادت کنن.
- برادر بزرگتر مسی یعنی ماتیاس بهونه ی نامزد خودش در آرژانتین رو می گرفت.خواهر کوچک ترش ماریا سول تو مدرسه توسط همکلاسی ها خودش به خاطر غریبه بودن مسخره می شد. همچنین یاد گیری زبان کاتالان ها هم برای این خانواده سخت بود. زبانی که بیشتر شبیه زبان فرانسوی بود تا زبان اسپانیایی و زبانی بود که مردم شهر بارسا باهاش صحبت می کردن. تمام این مشکلات باعث شد که در تابستان 2001 خانواده مسی به 2 نیم تقسیم بشه. نیمی از خانواده به آرژانتین برگشتن و نیمی دیگر در بارسلونا موندن. مسی به همراه پدر خودش جرج در بارسلونا موندگار شد. مسیِ جوون نمی خواست شانس خودش رو از دست بده و می خواست به اهدافی که همیشه آرزوشون رو داشته برسه. " مسی بیشتر از اینکه دوست داشت پیش خانوادش باشه، دوست داشت فوتبال بازی کنه ! برای فوتبال بازی کردن از بقیه چیزا چشم پوشی می کرد و این نشون از جرات بالاش داشت." این صحبت های یورنس، یکی از مربی های رده ی بالای لاماسیا در مورد لیونل مسی بود.
- آگوست 2001 فرا رسیده بود و مسی باید تو یک تست دیگه شرکت می کرد. مسی از تعطیلاتی که در آرژانتین و برای دوران نقاهتش در نظر گرفته بودن برگشت و در سلامت کامل آماده ی انجام تست جدیدِ خودش بود. اما مسی هنوز هم نمی تونست در بازی های رسمی برای بارسا بازی کنه. باشگاه سابقش یعنی Newell's Old Boys هنوز کار های مربوط به مسی رو انجام نداده بود و کار انقدر طول کشیده بود که برای حل و فصل کردنش پرونده ی لیونل مسی راهی فیفا شده بود. این قضیه به کنار، مشکل بعدی خیلی زود از راه رسید. در همون سال، باشگاه یک مدیر کل جدید رو توی خودش می دید : " خاویز پرز فرگوئل ! " خاویز پرز وقتی به عنوان مدیر کل باشگاه منصوب شد، باورش نمی شد که باشگاه تصمیم گرفته برای یک پسر بچه ی 13 ساله سالیانه 600 هزار یورو هزینه کنه اونم وقتی که این بازیکنحتی نمی تونه در بازی های رسمی به تیم کمک کنه !! به همین خاطر تصمیم گرفت که خیلی چکشی و جدی با این قضیه برخورد کنه. تو قدم اول، مبلغ قرارداد مسی رو کاهش داد و تصمیم گرفت که به لیونل مسی فقط 20 میلیون یورو در سال حقوق بده !
- این قضیه تبدیل به یک مشکل شده بود. مخصوصا برای خانواده و شرکتی که مسئول کار های لیونل مسی بود. برای همین 2 طرف برای صحبت کردن و حل مسئله یک قرار ملاقات گزاشتن. اما نمایندگانِ مسی و باشگاه بارسلونا، تنها افرادی نبودن که حواسشون به قرار ملاقات بود. باشگاه رئال مادرید هم در کمین نشسته بود تا در صورت کوچکترین لغزشی، لیونل مسی رو برای خودش کنه اونم با قبول پرداخت تمام هزینه ها بدون کم و کاستی !! جلسه برگزار شد و خیلی زود به بیراه و جر وبحث کشید. یارانِ مسی به هیچ عنوان قبول نمی کردن که دستمزد بازیکنشون انقدر کم بشه و باشگاه بارسلونا و مدیر های کله شق این باشگاه هم کوتاه نمیومدن. بحث به جایی که کشید که یکی از مدیر های بارسا با صدای بلندی خطاب به بقیه مدیر های حاضر در جلسه گفت : " اون فکر کرده کیه دیگو مارادونا ؟ بیایید همین الان بندازیمش بیرون تا برگرده به آرژانتین. " در جواب این سوال هم یکی از نمایندگان مسی بلد تر فریاد شد : " خب باشه اشکالی نداره. ما هم به رئال مادرید می ریم ! " همین تهدید کافی بود که مدیران بارسا به خودشون بیان و هر طوری شده با مسی و دستیارانش به یک توافق برسن.
توافق حاصل شد. قرار شد که جرج مسی، پدر لیونل ماهانه 3 میلیون یورو به دلیل کار کردن در باشگاه حقوق بگیره. لیونل مسی هم قرار شد به ازای هر بازی که برای باشگاه می کنه، با توجه به کیفیت و نتیجه بازی مبلغ قابل توجهی رو به جیب بزنه. در صورت خوب بودن و رفتن به تیم Barcelona B هم به صورت ماهیانه و ثابت از باشگاه حقوق بگیره. این قرار داد به توافق طرفین رسید و در تاریخ 5 دسامبر 2001 امضا شد.
- هنوز یک مشکل این وسط وجود داشت. شرایط بازی کردن مسی ! پرونده ی بازی کردن مسی هنوز هم تموم نشده بود و این بازیکن برای بازی کردن با مشکل روبرو بود. تا اینکه در تاریخ 15 فوریه سال 2002 - 2 سال بعد از روزی که مینگوئلایِ بزرگ برای اولین بار بازی لیونل مسی رو دید - فیفا به نفع باشگاه بارسلونا رای داد و لیونل مسی رو به عنوان بازیکن رسمی باشگاه بارسلونا معرفی کرد. مجوز بازی کردن مسی هم به صورت رسمی صادر شد. مجوزی که هم اکنون، به همراه " قرار داد دستمال کاغذی " در دفتر کار مینگوئلا در نیوکمپ دیده میشه. مسی قرار بود دیگه به صورت رسمی برای بارسلونا شروع به بازی کنه و ایندفعه بر خلاف شروع قبلیش برای باشگاه، شروعش فوق العاده بود. در تاریخ 17 فوریه سال 2002 مسی برای اولین بار در مقابل تیم Esplugues de Llobregat - در نیمه دوم و به عنوان یار تعویضی - برای بارسلونا بازی کرد و در همون بازی 2 گل زیبا به ثمر رسوند. راه رسیدن به این نقطه برای مسیِ کوچک خیلی سخت بود اما به نظر می رسید که پسر بچه ی 14 ساله، بالاخره تونسته بود تو مسیری که انتهاش به افتخارات بی شماری می رسه، قدم برداره ،،،،
پایان ! / نویسنده : ریچادرز فیدز پاتریک - مترجم : ( با کمی تالف ) محمد حسین صفری / اختصاصی سایت طرفداری !





پاسخ با نقل قول

علاقه مندی ها (Bookmarks)