دیگه روی اعصابمه !! این جمله را بارها و بارها از زبان رسلینگ فن های متفاوتی شنیدیم در برهه های زمانی
مختلف در حالیکه محل سکونت و دیدگاه های فردی آنها تفوت قابل توجهی با دیگری داشته است.اما نقطه
مشترک تمامی این انسان های متفاوت در شخص روی اعصاب آنهاست.شخصی که به احتمال زیاد یکی از سه
رسلر برایان ، رینز و یا سینا خواهد بود.اما چرا این سه کشتی گیر باید روی اعصاب باشند؟ اگر با دقت بیشتری به
قضیه نگاه کنیم در واقع بیشترین میزان نفرت در بین یونیورس در طول 5 سال گذشته همواره به سوی این سه
استار روانه شده.نفرتی که از یک سو باعث خلق جریانی به شدت مخالف با اوج گیری این استارها شده و در
مقابل جریانی که به صورت افراطی و کورکورانه از این سه استار طرفداری کرده و طرف مقابل را ( نادان ) و یا (
نافهم ) میخواند. قطعا هر سه این استارها دارای توانایی های منحصر به فرد خود هستند و هریک سهمی انکار
ناپذیر در تاریخ این کمپانی دارند.اما اگر بی طرفانه بگویم هر سه آنها به نوبه خود در بخشی از کریرشان پذیرای
حوادث غیر منطقی بودند که هرچند مسیر کریرشان را عوض کرد و به قول تریپل ایچ : کریرشان به سطحی رسید
که پیشتر حتی در خواب هم جرئت رویا پردازی در موردش را نداشتند!!! اما همین حوادث باعث خلق همان جریان
مخالف و به تبع ان جریان افراطی حامی شد.قریب به 6 سالی هست که این صنعت شاهد درگیری بین این دو
جریان است و باید گفت این قضیه هیچ گاه تمامی ندارد.چون بلافاصله پس از اینکه یک استار از اوج به زیر کشیده
میشود استار دیگری جای او را پر میکند و به همین ترتیب این قضایا ادامه دارد...در واقع این پدیده از 5 سال پیش
خلق شد. و اصطلاح عامیانه آن هم تقریبا چیز در حدود ( بیش از حد پوش دادن به یک استار فیس و جاب کردن
هر استاری دیگری به خاطر اوج گیری او) در حالیکه اصلا منطقی و دلپذیر نیست!! در واقع واقع گرایی در صنعتی
که پایه واساس آن اسکریپت شده است تنها راهیست که میتوان طرفدار را مجاب کرد که به جای دل دادن به
مبارزات آزادی که ذره ذره اش ترکیبی از حقیقت و آدرنالین است به استوری لاین های هزار بار گفته شده توجه
کند.حالا شاید قضیه کمی قضیه فرق کند، در واقع این آخرین امیدیست که میتوان داشت.امید به اینکه به جای
ارائه تصویری دلخواه از یک استار خود درونی اش را نشان دهیم.راستی در این بین قربانی کیست؟ بسیاری
معتقدند که قربانی هرکسی باشد استار در اوج نخواهد بود.در واقع همه قربانی اویند و در این بین wwe سود
میبرد.شاید هم چنین نباشد.....
Daniel Bryan
برایان : خیلی برای رسیدن بهش تلاش کردم ، در نهایت چیزی اونو از من گرفت که حتی فکرشم نمیکردم...
Career: برایان یکی از رسلرهای با استعداد و بلند پرواز بود که در سنین جوانی موفق به کسب قهرمانی های
زیادی شد.هرچند که او مانند بسیاری دیگر از رسلرهای جوان چندین کمپانی تعویض کرد اما در نهایت در ROH به
اوج رسید.مهم ترین ویژگی او رینگ اسکیلزش بود،او با جان و دل مبارزه میکرد و بسیاری او را کریس بنوا آینده
میدانستند.پس از اینکه 5 سال در لیست WWE برای جذب قرار داشت در نهایت بواسطه برنامه جوان گرایی NXT
جذب شد.هرچند در آغاز در مقبل امثال گابریل و برت شانس کمتری داشت اما کمپانی که خود از قابلیت های این
الماس تراش نخورده آگاه بود خیلی زود او را فرستاد زیر اسپات لایت. پس ازاتمام فصل اول NXT برایان مورد توجه
ترین استار جوان در کمپانی بود. در ادامه قهرمانی یکی پس از دیگری به نام او زده میشد و برایان خیلی زود
تبدیل به محبوب ترین استار کمپانی شد.اما کمپانی به دنبال یک چهره تاریخ ساز بود پس در نهایت حادثه راسل
مینیا 30 رقم خورد....
Breaking point : راسل مینیا 30 و حوادث قبل از آن دو پرده کاملا متفاوت از یک نمایش نامه جذاب و تکراری
هستند. رئیس بد در مقابل قهرمان تنها، داستان هزار بار گفته شده کمپانی. داستانی که قهرمان آن به قدری
باهوش بود که صرفا با تکیه به یک کچ فریز توانست تمام ضعف خود در برقراری ارتباط را بپوشاند و طرفداران بی
شماری پیدا کند.همین محبوبیت بود که منجر به خلق تغیرات عظیمی در ساختار راسل مینیا شد.افسانه پردازی
های کمپانی در همان یک شب باعث شد تا برایان با بازویی مصدوم ابتدا قهرمان 13 دوره جهان و C.O.O وقت
کمپانی را شکست دهد و سپس در مقابل دو تن از بهترین های تاریخ به پیروزی رسیده و قهرمان شود.کل آرنا آن
شب به طرز دیوانه واری خوشحال بود و هیچ کس حتی غم شکست بزرگترین استریک تاریخ را نداشت.آن شب
افسانه رقم خورد.طرفداران بی شمارش خوشحال و اقلیت منتقد شدیدا ناراحت از این استوری غیر منطقی و
توخالی....
Rough days: پس از راسل مینیا 30 بود که قمار کمپانی رنگ باختی سنگین به خود گرفت و افسانه پرازی های
کمپانی برای خلق یک چهره قهرمان وار جدید به شکست گرائید.مخالفین برایان اما بازهم کمتر از حامیان او
بودند.با این حال همه امیدوار بودند که بازگشت او منجر به خلق اتفاقات جدید و جذابی شود، در آن صورت میشد
متصور بود که راسل یمینا 30 صرفا شبی بوده برای پوشی کوتاه مدت.برایان با بازگشتش بازهم چشم هارا خیره
کرد.او واقعا در رینگ جذاب بود.رینگ اسکیلزی تکرار نشدنی .اما کمی بعد به طور کاملا واضح مشخص شد که
ویژگی برایان باعث خلق بدترین نقطه ضعف او شده...مصدومیت های قدیمی او حالا مانع از بازگشتش به رینگ
میشوند.برایان دیگر توان بازگشت ندارد!! و یک مسابقه دیگر میتواند به قیمت فراموش کردن پاهایش و یا
فراموشی چشم هایش تمام شود!!
THE bitter end : با مصدومیت نیمی از تاپ ایونترهای راستر نبود استاری مانند برایان بیش از پیش احساس
میشد.استاری که پس از گذشت 6 سال حالا جز تاپ ایونترهای کمپانی باشد و دیگر مسابقه او با پانک تبدیل به
یکی از عجایب مچ کارد پی بک نشود.برایان استار جذابی بود و در رینگ همتا نداشت.خوب بلد بود یونیورس را
تحریک کند.استار تقریبا کاملی بود و قطعا اگر کمپانی تصمیم به سود بیشتر یا ماست مالی کردن باخت اندرتیکر
( کمپانی قدرت ریسک نداشت و این احتمال وجود داشت که در صورت باخت تیکر به لزنر انتقادها از کمپانی زیاد
شود) نمیگرفت حالا همه او را استاری جاودانه میدانستند،نه صرفا خیکی که خود کمپانی بادش کرده..مصدومیت
بدترین پایان ممکن برای هرکسی بود، با این حال برایان دوران سلطنت کوتاهی داشت که هنوز هم پیکان تیز
انتقاد ها به سوی آن است...هرچند که آن پیکان از سوی اقلیت مخالف است.
John cena
سینا: من کارمو دوست دارم، و هیچ کسم نمیتونه جلوی منو بگیره،من از این کار( کشتی کچ/پرورسلینگ) لذت میبرم
Career: تفاوت کاراکتر سینا در ادیتود اراء و پی جی اراء بسیار است.اما لازم به ذکر است او آنقدر در گیمیک
world life خوب بود که خیلی زود در فیود با جی بی ال قرار گرفت و قهرمان شد.شاید مگا هیل بودن جی بی ال
باعث شد که کمتر کسی به برد راحت سینا توجه نکندو از این جاب گله نداشته باشد.با این حال سینا قهرمانی
سینا آغاز دوران جدیدی بود.دورانی که در سینا در آن بی همتا بود.و البته تکراری!! حتی بهترین چیزها هم پس از
مدتی در خود غییر ایجاد میکنند اما سینا چنین نکرد و در این مدت بسیاری قربانی او بودند.این بدین معنا نیست
که سینا عملا یک موجود اعصاب خورد کن بود بلکه به معنای اعتراض است.حتی بهترین های تاریخ این رشته
هم مدتی کنار میکشیدند اما سینا همواره در اوج بود و این جذاب نبود.همیشه خوب بودن ان هم بدون دلیل
جذاب نیست.
Breaking point: راسل مینیا 27 دقیقا زمانی بود که مخالفین سینا ( که پرتعداد هم بودند) اجازه نفس
کشیدن پیدا کردند.اما مخالفت از راسل مینیا 27 شروع نشد.در واقع بسیار قبل تر از راسل مینیا 27 مخالفین
سینا وجود داشتند.به طور مثال راسل مینیا 24 را به یاد بیاورید زمانی که سینا و ارتن و هانتر در یک تریپل ترت
مچ برای به دست اوردن قهرمانی جهان به مصاف یکدیگر رفتند.نکته جالب حضور مخالفین سینا در صف اول و
پشت سکیوریتی وال بود.برایشان مهم نبود که ارتن قهرمانی را حفظ خواهد کرد یا هانتر قهرمانی را بازپس
خواهد گرفت.انها صرفا خواهان شکست سینا بودند و چنین هم شد.اما راسل مینیا 27 بالاخره پس از یک سال و
خورده ای ایما و اشاره راک حرف دل بسیاری از هواداران را زد.در واقع فقط راک بود ک میتوانست این حجم از
نفرت را ازاد کند چون خود راک بسیار محبوب بود!! شیمس،کارلیتو،باتیستا و... همه انها پیش تر از راک به این
نکته اشاره کردند که سینا صرفا یک قطعه تکراری از یک آلبوم است که مدام در حال تکرار است! تکراری
ناخوشآیند.سینا کاملا منفور شده بود.کنفرانس خبری راسل مینیا 27 را به یاد بیاوری زمانیکه سینا خواهان
صبحت بود اما شدت بوووو تماشاچیان اصلا اجازه این کار را به او نداد و در واقع نمیشد به درستی حرف های او را
شنید!! ب سینا در همان راسل مینیا 27 خورد شد و دقیقا از همان زمان بود که مخالفین او قدرت را در آرناها به
دست گرفتند...
Rough days: با این حال او بازهم طرفداران خاص خودش را داشت که تعدادشان زیاد بود.در واقع همین توازن
بین مخالفین و حامیان سینا بود که جو مشهور let's go cena,cena su*ks را ایجاد کرد.ولی در هر صورت در طول
چند سال بعدی سینا دیگر نتوانست مثل سابق باشد.دقیق تر بگوئیم سینا پس از شکست در راسل مینیا 27 دو
سال کابوس وار را تجربه کرد!! و حتی قهرمانی کوتاه مدت جهان و مانی بریفکیس هم او را نجات نداد! در واقع
صرفا برد از همان کسی که سینا را به این روز انداخت میتوانست راه نجات باشد و چنین هم شد.تکرار مسابقه
راک و سینا و برد او نکته قابل حدسی بود که اصل جذاب نبود و بسیاری ان را اشتباه میدانستند.اما کاراکتر سینا
نجات پیدا کرد.پس از مان قهرمانی بود که کاراکتر سینا تغییر کرد،هرچند که او بازهم طعم قهرمانی را چشید و به
یک قدمی یک رکورد دست نیافتنی رسید اما دیگر سینای سابق نبود.به نظر بالاخره کمپانی فهمید که نمیشود
به مانند سابق از او یک بت خلق کرد که همه مجبور به تعظیم در برابر ان باشند.
Not yet: با این حال هنوز به چشم یک تاپ ایونتر جذاب و با استعداد به او نگاه میشود و باید گفت اوضاع عوض
شده. اکثر یونیورس حالا اعتقاد دارند که کمپانی به سینا و امثال او نیاز مبرمی دارد،البته نه صرفا در تایتل لاین
جهانی.به طور مثال استوری لاین گذشته او در تایتل لاین u.s را رد نظر بگیرید که چگونه مسابقات جذابی را خلق
کرد و پوش خوبی را نصیب امثال اونز ساخت....سینا مدت ها در اوج بود و بسیاری را قربانی کرد و بهای ان را هم
به سختی پرداخت،اما به نظر میرسد در این برهه زمانی او میتواند بیش از هر استار دیگری مفید باشد...او حالا
خودش است نه یک سو*پرمن که همه چیز را صرفا برای قهرمانی به گند میکشد.
Roman reigns
رینز: من میتونم اون قهرمانی رو به دست بیارم، میتونم و به همه ثابت میکنم که من میتونم
Career: رینز به واسطه رابطه فامیلی که با راک دارد همواره از سوی او حمایت شده است،حتی در fcw هم به
لطف او پوش خوبی دریافت کرد.رینز مثل بسیاری دیگگر از ساموئی های شاغل در این کمپانی سبک قدرتی/
فیزیکی را ستون اصلی رینگ اسکیلز خود قرار داد و با تکیه بر آن توانست پیشرفت خوبی را در NXT تجربه
کند.فراموش نکنیم که NXT بیشر میزبان استارهای های فلیر یا ریسکی فلایر بوده است و بنا براین استارهای با
قدرت بدنی بالا به خوبی دیده میشوند.البته به لطف راک، رینز به جای آدام روز برای عضویت در فکشن شیلد
انتخاب شد و یمن امر کریر او را به طور مطلق تغییر داد.این فکشن بی نقص خبر از یک اینده فوق العاده برای تمام
اعضای خود میداد به خصوص رینز که به نوعی قدرت فکشن به حساب میامد.رینز بیشتر از رالینز و امبروز در کانون
توجه قرار گرفت اما در نهایت کمپانی رالینز را لایق تر از رینز دانست و فکشن از بین رفت.رینز در زمینه استوری
های فردی افت و خیزهای بسیار داشت.در واقع او هنوز کاراکتر اصلی خودش را پیدا نکرده بود.قهرمانی رویال
رامبل هم بیش از انکه بخواهد پوشی برای رینز باشد حاصل بی برنامگی کمپانی بود.با این حال رینز در راسل
مینیا 31 چهره جدید و جذابی را از خود به نمایش گذاشت و چه بسا که قهرمانی او در ان شب باعث محبوبیتش
میشد!!با این حال رینز پس از ان شکست قربانی برنامه های کمپانی شد و برای چندماه دور از تایتل لاین قرار
داشت...
Breaking point: بووووو های متمادی رینز بیشتر اعتراض به افسانه های پردازی هایی بود که در مورد یک
استار بی تجربه و نچندان محبوب صورت میگرفت.رینز برخلاف سینا و برایان هنوز طرفداران خاص خودش را پیدا
نکرده بود،حتی رالینز هم زمانی زیاید را صرف کرد تا در نهایت مخاطبان خاص خود را بیابد.با این حال tlc نطقه اوج
بی توجهی کمپانی به خواست هواداران بود. پوش به اصطلاح (زور زورکی) که به رینز داده شد بیشتر انکه مفید
باشد مضر بود،این کار باعث میشد رینز بیشتر حالت کاراکتر دلخواه کمپانی را بگیرد تا رینزی که خودش به ان
مایل تر است.در واقع همین بی برنامگی کمپانی باعث میشود که رینز هنوز پس از گذشت چندسل کاراکتر و
گیمیک منحصربه فرد خود را نداشته باشد.رینز در یک شو 6 تن از بهترین استاران وقت را کتک میزند اما در یک
شو حتی توانایی مقاومت در برابر فینیشر لزنر را ندارد.چهره سازی ان هم به زور عذاب اور است..این بوووووو
بیشتر از انک اعتراض به رینز باشد به سیاست های غلط کمپانیست.
Rough days: هیل ترن رینز بهترین گزینه برای اوست تا حداقل برای مدتی از شر این قهرمان بازی ها نجات پیدا
کند.با این حال قهرمانی او در راسل مینیا میتواند عملا به نقطه شکست او بدل شود.کمپانی از او محبوبیت
میخواهد و این محبوبیت باید عادی کسب شود نه با لت و پار کردن یک فکشن 4 نفره.روزهای سختی برای رینز
در راه است و به نظر نمیرسد که به مانند سال گذشته تاریخ انقضایش صرفا تا راسل مینیا باشد.رینز چهره ینده
کمپانی خواهد بود و باید دید ایا بالاخره کمپانی متوجه میشود که رینز با این کاراکتر نمیتواند محبوب باشد..
I CAN BUT I WON'T: رینز میتواند به سان بسیاری از مگا هیل های کمپانی قهرمانی های بسیاری را تجربه
کند.اما منفور باشد و طرفداران خاص خوشد را داشته باشد.مثل ارتن،اج،جی بی ال و... رینز رسلر با
استعدادیست و هرچند کند اما در حال پیشرفت است و اگر بالاخره گشایشی در استوری لاین او بشود میشود او
را چهره اول کمپانی در طول 5 سال آینده دانست.رینز شاید اخرین پرده از نمایشنامه افسانه پردازی های کمپانی
باشد....
هر سه این استارها با استعداد و جذاب هستند و هرکدام شیوه خاص خود را برای برقراری ارتباط با تماشاچی
دارند.شاید تنها نکته مثبت برایان یادگیری طریقه ارتباط با یونیورس و صد البته کوتاه بودن کریرش بود که باعث
شد او زیاد رنگ تکرار به خود نگیرد.کمپانی هنوز هم عادت دارد به جای خلق امثال مایکلز و پانک و هاردی، هوگن
خلق کند و این جذاب نیست...البته چون در گذشته سود اورد بوده کمپانی تصور میکند هنوز سود اورد است.اما
نتیجه اش چیزی جز قربانی شدن استارها نیست...بهتر است به امثال رینز اجازه داده شود که خودش گیمیک
مورد نظرش را بسازد و استعدادهای دورنی اش را بروز دهد به جای اینکه به زور به او شخصیت القا کنند...دیو
ملتزر در جمله ای معروف میگوید: توجه زیاد به یک استار میتواند باعث موفقیت او شود اما به محض اینکه استار
از زیر اسپات لایت خارج شود او تبدیل به یک بازنده خواهد شد،البته در نگاه تماشاچی و قطعا عبار از عرش به
فرش (from hero to zero) برازنده او خواهد بود، آینده یک استار را طرفا برای یک ایون یا سود بیشتر تباه
نکنید،به استار اجازه دهید که خود تصمیم بگیرد که میخواهد دوست داشته شود یا نفرت انگیز باشد،این
سرگرمیست اگر باعث سرگرم شدن مردم نشود به چه دردی خواهد خورد؟
ممنون از صبر و حوصله شما
نظر شما چیست؟




















پاسخ با نقل قول







علاقه مندی ها (Bookmarks)