اعترافات ملینا در سایت WWE.com را در زیر می خوانید
افكار BunnyMania را درنظر مى گيرند
شما مجبور هستيد بفهميد، من ممكن نيست خيلى مكرراً بنويسم ، اما شما مى دانيد كه من وقتى كه يك چيزى را مى نويسم حتماً من آن چيز را با قلبم احساس مى كنم و آن چيزى هست كه قوياً اعتقاد دارم. من در همه چيزی كه انجام مى دهم خيلى احساساتى هستم. نوشتن من، تمرينات بدنى ام، ورودى ام، كشتى گيرى ام و در عشق من. آن من است. شما وقتى كه مرا مى بينيد، شما آنرا فقط قصد داريد بگيريد: ملينا. من می خواهم به گفتن ادامه دهم ، آيا شما به من علاقمند هستيد يا از من تنفر داريد، شما نمى توانيد كمك کنید اما مرا تماشا مى كنید!
پيغام من درباره پ.ل.ی.ب.و.ی آيا... است اگر شما بخواهيد آنرا انجام بدهيد، آن خوب است. اگر كه رؤيايتان است، هدفتان و كار بزرگ خصوصى تان براى زندگيتان، آن خوب است. فقط بدانيد، آن مال من نیست. من يك شخص فيزيكى هستم ، بنابراين آن در حواس پنجگانه من اثر میگذارد که كشتى گرفتن را انتخاب بكنم . من يك زن عمل هستم و هرگز يكى از آن زن*ها را افسرده نمى خواهد ، اگر من به آن مى توانم كمك بكنم.
من براى هشت سال تعليم داده*ام و من به این مسیر ادامه مى دهم تا خودم را در اين فرم هنرى فيزيكى بهتر کنم كه من با تمام قلبم علاقمند باشم. و من براى آن خواهم جنگید و در آن با همه چيزی که من دارم سخت كار مى كنم تا بزرگ باشم.
سال قبل، پ.ل.ی.ب.و.ی از مسابقه قهرمانى زنان بیشتر رسمیت داشت. از وقتى كه من قدم در رینگ گذاشتم عنوان زنان رؤيايم بوده است. به زن*هاى بزرگ فكر بكنيد كه براى آن قهرمانى جنگیدند. آن عنوان توانایی یک معامله بزرگ را به من می دهد. چرا در آن رینگ قدم می گذارید مگر نه اينكه شما در حال تلاش به سوى آن هستید كه در صدر باشید... پس بهتر شوید از وقتى كه شما در آنجا آخرين قدم را گذاشتید؟
متأسفم اگر رقابتى هستم ، اما جیز! هيچ كس در بازيهاى المپيك وارد نمى شود که فقط قشنگ به نظر برسد يا فقط آنجا دیده شود. شما رقابت مى كنيد که بهترين در جهان باشيد! بنابراين منظورم اين است واضح و ساده. رینگ WWE برای آن میان مردم است که جرات بگیرند و دادو ستد درستی بگیرند.
این را جلوی من نگیرید که چطور شما روی جلد بعضی از مجلات هستید ، چون من واقعا علاقه ندارم. اگر كه هدفم بود، من در کشتی نبودم؛ همين الان هنوز من مدل بودم. من آنرا ترك كردم براى اينكه من جايى را كه به آن تعلق دارم پيدا كردم... چه فشارها و چه تحریکاتی روی من بود.
بخشيده*شده، بونی منیا اسنوپ داگ را به داخل آورد ، اما همه ما می دانیم اسنوپ آمد براى اينكه آن رسلمنیا بود. بنابراين طرح بازى ام بود كه فقط آنرا انجام بدهم. یک روز بزرگ که ما برای همه سال منتظرش بودیم که هر کسی از هر جای دنیا بیاید ببیند ما سنگ تمام بگذاریم... براى انجام دادن بيشتر و از آنی که ما دیده شده بودیم بزرگتر باشیم .
حالا به من اجازه بدهيد به شما چيزى را بگويم. من آن پرده را با بث فنيكس و سانتینو مارلا بيرون رفتم تا در يك هدف مشترک شراکت بکنم. من مى خواستم زياد سعى بكنم و به “Bunnies” درسی بدهم. آن دختران کوچک، آنها مرا آن شب تا حدى تحت تأثير قرار دادند. خوب، آنها هرگز شانسى نداشتند. آنها مجبور بودند آنرا بدانند! اما آنها به كار ادامه دادند. آنها سعى كردند. آنها دعوا را نگه داشتند. با وجود اينكه ممكن است من خيلى به همه آنها علاقه نداشته باشم ، من به آنها براى دست نکشیدنشان اعتبار مى دهم. خدایی که انگیزه می دهد آگاه است من ماريا و اشلى را چندين و چندين بار زدم. و آن شب، آنها هنوز سعى می كردند.
ملینا و بث فونیکس پیروزیشان در بونی منیا را جشن می گیرند
شما ممكن است از من تنفر داشته باشيد و فكر مى كنيد من يك رفتار مخوف دارم اما شما مايل به دانستن يك چيزى هستيد؟ شما ممكن است از من براى ضربات بر روى دیواها از قبيل ماريا و اشلى تنفر داشته باشيد اما به ياد بیاورید، اين رقص باله نیست. هر دفعه اين دخترها آماده رقابت مى شود، من مجبور مى كنم آنها اين را بخواهند. من مجبور مى كنم آنها كار بكنند! من آنها را كمى سخت*تر مى سازم و من براى زمان بعدى که آنها به داخل رینگ قدم بگذارند آنها را كمى بهتر مى كنم. مطمئنا، آنها هرگز با من نخواهند بود ، اما اگر آن برای من نبود به آنها يك صدای بلند خوب از مد افتاده ک0و0ن می دهم، آنها هرگز برای انجام بهترين شخصیتشان بر نخواهند گشت.
شما ممكن است عقايد خصوصى تان را درباره من داشته باشيد... اما با آن روبرو مى شوید... آن دخترها به من احتياج دارند!
دیوای بسيار مسلط در كشتى،
ملینا





پاسخ با نقل قول




علاقه مندی ها (Bookmarks)